MR.Perfect

پت ! پت ! پت ! پت ! پت !

پت ! پت ! پت ! پت!

پت ! پت ! پت !

پت ! پت !

این صدای موتور قلب منه که از دوریت ، به پت پت افتاده !!!

.

.

.

نهادم به دلت عاشقانه ، دانه عشق / امیدوارم از آن سر زند جوانه عشق . . .

.

.

.

اشتباهی که همه عمر پشیمانم کرد / اعتمادی بود که بر هر کس من میکردم

.

.

.

کبوتر های قلبم را به سویت میپرانم ، شاید از تو آیین محبت بیاموزند . . .

.

.

.

>>———>>>

این تیر بخوره تو قلب بد خواهات !

.

.

.

دلبرم در مذهب ما بی وفائی کار نیست / شمع اگرعاشق نباشد تا سحر بیدار نیست . . .

.

.

.

کاش میشد وقت رفتن چشم هایم را کنار تو بگذارم تا که در حسرت دیدارت نمانم . . .

.

.

.

تا به قله عشق صعود نکنی ، دامنه دوست داشتن را زیر پایت نخواهی دید . . .

.

.

.

سکوت سرد فاصله ها تنم را میلرزاند ، به یاد روز هایی که بودنت را نفهمیدم . . .

.

.

.

چشمام غرق اشک ، دلم غرق خون ، تو چه میدانی از دریائی که میجوشد از درون

برای بودن تو . . .

.

.

.

دلتنگم و دیدار تو درمان من است ، بی رنگ رخت زمانه زندان من است . . .

.

.

.

تا کدوم ستاره دنبال تو باشم / تا کجا ی خبر از حال تو باشم

مگه میشه از تو دل برید و دل کند / بگو میخوام تا ابد مال تو باشم . . .

.

.

.

باران را بهانه کردم و گریستم / تا کسی نداند گرفتار کیستم . . .

.

.

.

تا توانی در جهان همراه اهل درد باش / یا مبر نامی ز مردی یا حقیقت مرد باش . . .

.

.

.

ای ماه که آسمان خانه توست / به گلم بگو که یار دلدارت دیوانه توست . . .

.

.

.

تبسم را نمیتوان خرید نه به گدائی ، نه به زور ستاند و نه دزدید . . .

.

.

.

حکایت ما آدم ها ، حکایت درخته ، درختی که به ساقه و ریشه هاش مینازه . . .

.

.

.

اگر باد بودم دنیا را با خود میبردم که بفهمه که ارزشی نداره . . .

.

.

.

پیامت زیبا ، مرامت بی همتا ، دوستیمون پا بر جا ، به یادتم همه جا . . .

گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی

نوشته شده در دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:,ساعت 10:58 قبل از ظهر توسط Ashkan| |

عاشقي درمان ندارد صحبت از درمان نكن
زندگي را پيش چشمم گوشه زندان مكن

 

زندگی یک کتاب پر ماجراست هیچ گاه به خاطر یک ورقش آنرا پاره نکن

 

بی خبر از حال هم تا صبح خوابیدن چه سود/ بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود/ زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید/ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود.

 

مثل بارون با صفایی/ مثل برف سفید و ماهی/ مثل گل خوشبو زیبا / مثل خون تو قلب مایی/ چه بخواهی چه نخواهی تو عزیز دل مایی

 

همیشه دور بودن معنای فراموش کردن نیست/ گاهی فرصتی ست برا یدل تنگ شدن

 

بیهوده مکن عمر گران صرف رفیقان/دل صرف کسی کن که دلش جان تو باشد

 

دوست داشتن ایستادن زیر باران و با هم خویس شدن نیست/دوستی آن است که یکی برای دیگری چتری شود و دیگری هیچ گاه نفهمد که چرا خویس نشد

نوشته شده در دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:,ساعت 10:58 قبل از ظهر توسط Ashkan| |

بی خبر از همدیگر آسودن چه سود

بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود

زنده را باید به فریادش رسید

ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود

 

 

 

دستهایی که کمک می کنند ، مقدس تر از لبهایی هستند که دعا می کنند .

 

خودم رو دوست دارم ... چون تو قلبم تو رو دارم ...

 

 

امشب به رسم عاشقی ، یادی ز یاران می کنم . در غربتی تاریک و سرد ، از غم حکایت می کنم . امشب وجودم خسته است ، از سردی دلهای سرد . آیا تو هم در یاد من هستی در این شبهای درد؟

 

 

 

 قصه ی زندگی من قصه ایست که متن آن وجود توست و اتمامش نبود تو ...

 

 

 

فرقی نمی کند گودال آبی کوچک باشی یا دریایی بی کران ، زلال که باشی آسمان درتوست

نوشته شده در دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:,ساعت 10:56 قبل از ظهر توسط Ashkan| |

 

دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم....

 کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من

 زیباتر است و پشت سره شما ایستاده،دخترک

برگشت و دید کسی‌ نیست. کوروش گفت:اگر عاشق

 بودی پشت سرت را نگاه نمی‌کردی


 

نوشته شده در یک شنبه 4 تير 1391برچسب:عاشق,ساعت 1:56 قبل از ظهر توسط نادر| |


Power By: LoxBlog.Com