MR.Perfect

تاریخچهٔ استفاده از گاه‌شمار در ایران به حدودا دو هزار سال قبل از میلاد مسیح و همچنین قبل از پیدایش زرتشت بر می‌گردد. با گذر زمان و در طول تاریخ گاه‌شمار نگاری ایرانی تغییرات زیادی در خودش دیده‌است.

نوشته‌های کهن ایرانی حاکی از این است که گاه‌شمار ایرانی از گاه‌شمار بابلی‌ها الهاماتی گرفته‌است که سال ۳۶۰ روز داشت (۱۲ ماه ۳۰ روزه) و هر شش سال یک بار، برای هماهنگی فصل‌ها، سال ۱۳ ماهه می‌شد. حدود ۲۵۰۰ سال پیش، یعنی بعد از میلاد زرتشت و شکل گیری حکومت هخامنشی، گاه‌شمار ایرانی تغییراتی در خودش دید. این تغییرات رفته، رفته در طی حدودا ۳۰۰ سال به شکل نهایی خودش در آمد. با این دگرگونیها، نام ماه‌ها به نام ایزدان زرتشی در آمد و نام ایزدان زرتشتی به روزهای ماه‌ها هم اضافه شد. در این گاه‌شمار، هر روز ماه نام خودش را داشت.

گاه‌شمار‌های ایرانی

مطالعه تاریخ ایران باستان و تحقیقات اخیر در این زمینه نشان می‌دهد که انواع گاه‌شمار رسمی و محلی از روزگاران پیشین در ایران کهن معمول بوده‌است که از میان آنها سه گاه‌شمار زیر دارای اهمیت بیشتری بوده‌است:

  • فرس قدیم (هخامنشی)
  • اوستایی قدیم
  • مجوس و مغان

گاه‌شمار هخامنشی

تقویم رایج در اوایل حکومت شاهنشاهی هخامنشیان به نام فرس قدیم یا فرس هخامنشی معروف بوده‌است. متون کتیبه‌های باقی مانده از داریوش بزرگ در کوه بیستون در کرمانشاهان و سایر فرمانهای شاهان هخامنشی ما را از تقویم رسمی امپراتوری سترگ ایران زمین و چگونگی اصول زمان سنجی در آن روزگاران آگاه می‌سازد. متون این کتیبه‌ها و محتوای فرمانها بیانگر این حقیقت اند که ایرانیان قدیم سال را به دوازده ماه تقسیم می‌کردند و فصول را می‌شناختند. ماه‌های هخامنشی و معنای برخی از آنها عبارت است از:

  • ادوکن ئیش: هنگام کندن جوی, برابر با فروردین
  • ثور واهر: بهار پر غرور, برابر با اردیبهشت
  • تائی گرچی: سیر چیدن, برابر با خورداد
  • گرم پد: پای گرم, برابر با تیر
  • درن باجی: جاودانگی, برابر با امرداد
  • کاریاشیا: برابر با شهریور
  • بایگا دئیس: ماه پرستش خدا, برابر با مهر ماه
  • ورگزن: برابر با آبان ماه
  • اثری یادی: ماه پرستش آتش: برابر با آذر ماه
  • آنامک: ماه خدای بی نام, برابر با دی
  • سامیا: برابر با بهمن ماه
  • ویخن: برابر با اسفند ماه

در اخبار است که داریوش بزرگ دو نفر از منجمان نامدار کلدانی به نامهای نبوریمنو, کیدینوس را جهت اصلاح این تقویم به ایران دعوت کرد و ایشان با آشنایی به دانش نجوم یک سال شمسی را برابر با ۳۶۵ روز و ۶ ساعت و ۱۵ دقیقه و ۴۱ ثانیه معین نمود. به احتمال قوی سال و ماه ایرانیان را با اصول سال و ماه بابلی تنظیم کردند. این تقویم که قدیمیترین نمونه زمانسنجی در ایران است, تا زمانی که تقویم اوستایی در ایران رواج یابد تقویم رسمی کشور بوده‌است.

خصوصیات

آغاز سال

در تقویم فرس قدیم آغاز سال با آغاز پاییز مقارن و اولین ماه سال «باکیادئیس» با برگزاری جشن «باگایادی» توام بود. همچنین از قرار معلوم جشن مهرگان بعد از برقراری تقویم زرتشتی به جای جشن باگایادی برگزار می‌شده‌است.

مبدا و سرآغاز

در خصوص اینکه سرآغاز تقویم فرس قدیم از چه زمانی و متکی بر چه واقعه‌ای بوده‌است, اطلاع دقیقی در دست نیست. ولی بر اساس قرائن می‌توان گفت: چون آغاز سلطنت هر پادشاهی, مبدا تاریخی آن زمان محسوب میشده و در دولت بابل نیز چنین می‌کردند پس مادها و پارسها که چیزهای زیادی را از بابل و آشور اخذ و اقتباس کرده بودند, به احتمال زیاد این امر نیز از آنان گرفته شده‌است. همچنان که متون گلی پارسه تخت جمشید این احتمال را مقرون به حقیقت ساخته‌است.

شمارش ایام

در تقویم فرس قدیم, مانند عصر حاضر, روزهای هر ماه را با شمارش اعداد مشخص می‌کردند و هر ماه دارای ۳۰ روز بوده‌است. نمونه آن را در کتیبه بیستون می‌خوانیم:

چهارده روز از ماه ویخن گذشته بود که... نه روز از ماه گرم پد گذشته بود که...

فصل

در تقویم فرس قدیم, سال به چهار فصل سه ماهه تقسیم می‌شد و به کاربردن کلماتی همچون وهار به جای بهار و وهامین به جای تابستان و پاتیژ به جای پاییز که در زبان پهلوی معمول بوده مبین همین امر است. این واژه‌های باستانی امروزه در زبان کردی به راحتی قابل مشاهده‌است. کردهای ایرانینژاد هنوز این واژه‌ها را حفظ کرده‌اند و به بهار امروزی همان وههار می‌گویند یا به تابستان پارسی امروزی همان واژه پهلوی ایران باستان یعنی هامین را به کار می‌برند.

تقویم دینی مزدیسنا

بعد از پادشاهی داریوش بزرگ تقویم مزدیسنا در ایران رواج یافت و ماههای زرتشتی جانشین ماهای فرس هخامنشی گردید. این تقویم در تاریخ ایران به تقویم دینی مزدیسنا یعنی تقویم زرتشتی و یا تقویم اوستایی که بعدها تقویم یزدگردی شد مشهور است. این تقویم کاملا مذهبی است و بر اساس خواسته‌های دینی زرتشتیان و بر اساس انجام مراسم و فرایض دینی آنان بنا شد. به طوریکه هر یک از روزها و ماههای سال به فرشته یا فرشتگانی اختصاص دارد و انجام فرایض دینی را در زمانهای خاص توصیه می‌نماید.

خصویات

شبانه روز در تقویم مزدیسنا

در اوستا شبانه روز به پنج وقت یا گاه تقیسم شده: وانگاه , ربیتونیگاه , ازیرنیگاه , اویسروتریمگاه و اشهینگاه.

ساعت

واژه هاتر یا هاسر در فرهنگ اوستا و پهلوی به جای ساعت به کار گرفته می‌شود و یک هاسر برابر است با یک ساعت و ۱۲ دقیقه امروزی.

مناسبت‌ها و روز

روزهای ۳۰ گانه در این تقویم که هر یک به نام فرشته یا ایزدی نامگذاری شده‌است به شرح زیر می‌باشد:

    • هرمزد یا اهورازمزدا
    • بهمن یا وهومنه
    • اردیبهشت یا آش وهشت
    • شهریور یا خشتروئیریه
    • سفندارمذ یا سپنت آرمئیتی
    • خرداد یا هوروتات
    • امرداد یا امرتات
    • دی به آذر یا دئوش
    • آذر یا آتر
    • آبان
    • حورشید یا هورخشئت
    • ماه یا ماونگه
    • تیر یا تشتری
    • گوش یا گئوش
    • دی به مهر یا دئوش
    • مهریا میتر
    • سروشیا سرئوش
    • رشن یا رشئو
    • فروردین یا فره وشی
    • بهرام یا ورترئن
    • رام یا رامن
    • باد یا وات
    • دی به دین یا دئوش
    • دین یا دئنا
    • ارد (ارت) یا اشی ونگوهی
    • ارشتاد (اشتاد) یا ارشتات
    • آسمان یا اسمن
    • زامیاد یا زم
    • ماراسپند (مهر اسپند) یا منثر سپنت
    • ائیران

در خرده اوستا در گفتاری تحت عنوان سیروزه می‌خوانیم, نگهبانی از ۳۰ روزهای ماه به یکی از فرشتگان سپرده شد و به همان فرشته نامزد گردیده‌است و ایزدان معروف مزدیسنا, همان که روزهای ماه را به نامهای آنان خوانده‌اند و خود ایزدان بزرگ از همکاری مهین فرشتگان که آنان را امشاسپندان گویند, شمرده شده‌اند و بقیه همکاران و مددکاران آنها می‌باشند:

  • امشاسپندان = ایزدان همکار
  • هرمزد = دی به آذر, دی به مهر, دی به دین
  • بهمن = ایزد ماه, ایزد گوش, ایزد رام
  • اردیبهشت = ایزد آذر, ایزد سروش, ایزد بهرام
  • شهریور = ایزد خور, ایزد مهر, ایزد آسمان, ایزد ائیران
  • سفندارمذ = ایزد آبان, ایزد دین, ایزد ارت, ایزد ماراسپند
  • خرداد = ایزد تشتر (تیر), ایزد فروردین, ایزد باد
  • امرداد = ایزد رشن, ایزد اشتاد, ایزد زامیاد

ماه در تقویم مزدیسنا

ماونگه در اوستا و در تقویم مزدیسنا, هم به مفهوم سیاره ماه (قمر) و هم به معنای شبانه روز از زمان است. در این تقویم هر ۳۰ روز را یک ماه نامیده و هر سال را ۱۲ ماه می‌گرفتند, بنابراین هم ماه و هم سال در این تقویم اصطلاحی است نه حقیقی. اسامی دوازده ماه این تقویم همان اسامی ایزدان معروف دین بهی زرتشتی است و در تقویم امروزی ایران نیز با کمی تغییر محفوظ مانده‌است. این ماه‌ها شامل زیر می‌باشد:

  • فروردین: فره وشی یا فروهر
  • اردیبهشت: اش وهشت
  • خرداد: خورداد, هوروتات
  • تیر: تشتری
  • مرداد: امرداد, امرتات
  • شهریور: خشتر وئیریه
  • مهر: میتر
  • آبان: آبها, آناهیتا
  • آذر: آتر, آتش
  • دی: دئو, دئنا (خالق اوهرمزد)
  • بهمن: وهمن, وهومنه
  • اسفند: سفندارمذ, اسپنت ارمئتی

جشن‌ها

هر روزی که نام ماه و روز با یکدیگر برابر می‌شود ایرانیان باستان جشن می‌گرفته‌اند. امروزه نیز زرتشتیان این مراسم‌ها را اجرا می‌کنند. در تقویم مزدیسنا چون سال را ۱۲ ماه ۳۰ روزه حساب می‌شود پس ۵ روز اضافی را به نام اندرگاه می‌نامیدند که این اسم در دوره اسلامی به پنجه دزدیده یا خمسه مسترقه معروف گردید. هر یک از پنج فصل گاتها نیز به یکی از روزهای اندرگاه منسوب شده‌است. اسامی این پنج روز عبارت است از:

  • اهنودگاه
  • اشتودگاه
  • سپندگاه
  • وهوخشتره گاه
  • هیشتواشت گاه

مناسبت‌های سال

  • فروردینگان = فروردین روز (۱۹) در ماه فروردین
  • جشن اردیبهشتگان = اردیبهشت روز (۳) در ماه اردیبهشت
  • جشن خردادگان = خرداد روز (۶) در ماه خرداد
  • جشن تیرگان = تیر روز (۱۳) در ماه تیر
  • جشن امردادگان = امرداد روز (۷) در ماه امرداد
  • جشن شهریورگان = شهریور روز (۴) در ماه شهریور
  • جشن مهرگان = مهر روز (۱۶) در ماه مهر
  • جشن آبانگان = آبان روز (۱۰) در ماه آبان
  • جشن آذرگان (آذرخش) = آذر روز (۹) از ماه آذر
  • جشن هرمز = نخستین روز هر ماه
  • جشن خرم روز (دی دادار جشن) = دی روز در ماه دی
  • سپندار جشن = سفندارمذ روز (۵) در ماه سپندارمذ

سال و سر آغاز آن

از زمان هخامنشیان که اصول تقویم نگاری مصری از آنان اخذ گردید, ماه ایرانی معادل با ماه توت مصری آغاز شد و به دنبال آن اصلاحاتی صورت گرفت. در ابتدا آغاز سال را از اول پائیز به آخر اسفند منتقل کردند و فروردین ماه را اول سال قرار دادند. آنگاه برای تثبیت محل آن, کبیسه‌ای در نظر گرفتند که با اعمال آن در هر دوره ۱۲۰ ساله, آغاز سال در اول فروردین ماه ثابت می‌ماند. حمزه بن حسن اصفهانی (متوفی ۳۶۰ هجری) به استناد خدایی نامه می‌نویسد:

ایرانی زرتشتی با اول فروردین ماه به آغاز خلقت منسوب است, زیرا خلقت در روز هرمزد از ماه فروردین در نقطه اعتدال ربیعی بود. بعضی‌ها این امر را به خود زرتشت نسبت می‌دهند و معتقدند که او این تقویم را بر اساس مبدا آفرینش نهاد و اولین روز از سال را اعتدال بهار قرار داد. در منابع دیگر نیز می‌خوانیم آغاز سال در تقویم مزدیسنا از دی ماه بود که علت آن را تعلق خطر ایرانیان به این ماه که منسوب به آفریدگار است می‌دانستند و معتقد بودند آنان آغاز سال را با ماهی که به پروردگار منسوب باشد, نیک می‌دانستند و چون کبیسه به طور دقیق اجرا نمی‌شد, به تدریج دی ماه به اعتدال ربیعی رسید و این زمان با اصلاحاتی که داریوش بزرگ با اقتباس از مصریان انجام داده بود مصادف گردید و چون اول ماه توت مصری, با اول ماه دی برابر بود, فروردین ماه را به جای دی ماه برگزیدند و سه ماه به عقب بردند و اعتدال ربیعی را سر آغاز تقویم مزدیسنا قرار دادند که این رسم هنوز پابرجاست.

[۱]

فصل در تقویم مزدیسنا

بنا به روایت یشتها و خرده اوستا در ایران قدیم تنها دو فصل تابستان و زمستان وجود داشته‌است که مدت آنها مساوی نبوده‌است. مثلا گاه تابستان هفت ماهه و زمستان پنج ماهه یا بر عکس بود و این امر به آب و هوای هر محل نیز بستگی داشته‌است. فصل تابستان معمولا از فروردین تا مهر و فصل زمستان از آبان تا اسفند به طول می‌انجامید که پنج روز «اندرگاه»در پایان زمستان هم یادآور پنج ماه زمستان بود. بعدها با گسترش دین زرتشت, سال به شش قسمت غیر مساوی تقسیم و یا شش فصل (گاه) تقسیم شد که هرکدام از آنها «ییر» و یا «رتو»خوانده می‌شد و آخر هر یک از این فصول جشن معروف گاهنبارها برگزار می‌گردید. این فصول شش گانه عبارت است از:

  1. میذیوی زرمی: از اول اعتدال ربیعی تا روز چهل و پنج از آن است که تقریبا تا ۱۵ اردیبهشت ادامه می‌یابد
  2. میذیوی شم: به مدت ۶۰ روز می‌باشد
  3. پیتیش ههی: به مدت ۷۵ روز می‌باشد
  4. ایاترم: به مدت ۳۰ روز
  5. منیذیایری: به مدت ۸۰ روز
  6. همسیت منیذی: به مدت ۷۵ روز

پس از هخامنشیان

پس از سقوط شاهنشاهی هخامنشی و تسلط یونانیان بر ایران و تاسیس دولت سلوکیان و سپس رواج تقویم یونانی در ایران , تقویم مزدیسنا از رسمیت افتاد و به دنبال آن در دوره اشکانی اگر چه این تقویم در میان عامه مردم معمول بود, ولی به دلیل بی دقتی در اعمال کبیسه مورد استفاده قرار نگرفت و به تدریج به طور کلی مغشوش شد تا اینکه در دوره ساسانیان مجددا زنده شد. امپراتوری سترگ ساسانیان سیاست خویش را بر حمایت از دین زرتشت نهاد و در ابتدای امر به احیای آن اقدام نمود. در نتیجه به منظور برقراری مراسم دینی و دقت و صحت هر چه بیشتر در اعمال فرایض دینی آن, به تجدید حیات تقویم مزدیسنا و اصلاحات اساسی در آن پرداخت. به دنبال این روند تقویم مزدیسنا در دوره ساسانی با حفظ خصوصیات دینی, تقویم رسمی و سیاسی کشور ایران شد و مبدا آن از جلوس اردشیر پاپکان و تاسیس امپراتوری بزرگ ساسانیان در سال ۲۲۴ پس از میلاد قرار گرفت و شاهنشاهان بعد از او نیز همین روش را در پیش گرفتند تا به نام آخرین فرمانروای نگونبخت این سلسله, یزدگرد سوم نامیده شد.[۲]

تقویم یزدگردی

تقویمی که بعد از انقراض سلسله ساسانی در نزد ایرانیان که دین خود را حفظ کرده بودند رایج شد تقویم بزدگردی نام گرفت. این تقویم برای ایرانیان هند, پاکستان و ایران جهت استفاده در مراسلات و مکاتباتشان استفاده می‌شد. از آنجا که این تقویم ادامه تقویم فرس قدیم و مزدیسنا است, تاریخچه پیدایش آن از اسطوره‌های ملی ایران سرچشمه می‌گیرد. برخی آن را به هوشنگ شاه پیشدادی و برخی دیگر به جمشید شاه نسبت داده‌اند. همچنان که در تقویم یزدگردی نیز بعضی‌ها سال جلوس و برخی سال مرگ پادشاه را مبدا قرار داده‌اند.

خصوصیات

بعد از گذر سال‌های بسیار و بعد از این که ژولیوس سزار، در ۴۶ سال قبل از میلاد مسیح تقویم ۳۶۵ روزه رو اعمال کرد، پادشاه ساسانی اردشیر اول از این ترکیب که توسط سزار به کار برده شده استقبال کرد و ۵ روز به تقویم ایرانی اضافه کرد. در واقع این دو تقویم، و بسیاری از تقویم‌های کنونی دنیا که ۳۶۵ روز در سال دارند، از تقویم مصری اشتقاق پیدا کردند.

هر روز سال برای زرتشتی‌ها اسم و رسمی داشت، و ۵ روز هم به نام روزهای گاتاها که قسمتی از اوستا است به تقویم اضافه شد، ولی به دلیل عقب و جلو شدن روزها مشکلاتی در نظم تقویم ایجاد شد. جشن‌ها و روزهای مهم سال با اضافه شدن این ۵ روز به هم ریخت و باعث سردگمی مردم برای اجرای مراسم و جشن‌ها شد یه همین دلیل تا به امروز به دلیل این مشکل، بسیاری از جشن‌های زرتشتی در دو تاریخ متفاوت برگزار می‌شوند.هرمز یکم نوهٔ اردشیر اول و یزدگرد سوم تلاش‌های بسیاری برای سامان دهی این مشکل انجام دادند و تغییرات ایشان آخرین تغییرات این تقویم بود. در سال ۶۳۲ بعد از میلاد مسیح پس از به قدرت رسیدن یزدگرد سوم دورهٔ جدید تقویم نگاشته شد.

روزهای سال را به طور مساوی به ۱۲ ماه ۳۰ روزه تقسیم می‌کنند و پنچ روز اضافی را بعد از آخر ماه اسفند و یا اول ماه فروردین می‌آورند, اسامی ۱۲ ماه همان اسامی سال شمسی امروزی است. ایرانیان قدیم , خرده ایام, یعنی تقریبا شش ساعت مانده از هر سال را با اعمال کبیسه‌ای به نام بهیزک جبران می‌کردند, اما بعد از سقوط سلسله ساسانیان برخی از زرتشتیان دیگر کبیسه و بهیزک را در نظر نگرفتند و سال را تنها ۳۶۵ روز حساب کردند, در نتیجه اول فروردین ماه هر سال یک روز و شش ساعت عقب می‌رود و نوروز حقیقی با زمان تحویل آفتاب در برج حمل برابر نمی‌شود و در یک دوره ۱۴۶۱ ساله دوباره به نقطه اول می‌رسد.[۳]

بعد از اسلام

با فتح ایران توسط اعراب تقویم هجری قمری اعمال شد. برای سال‌ها تقویم رسمی کشور، تقویم عربی-اسلامی بود که ماه‌های عربی داشت و مبدا آن هجرت پیغمبر اسلام از مکه به مدینه بود.

جلال الدین ملکشاه سلجوقی

حدود ۴۰۰ سال بعد از فتح ایران به وسیله اعراب، جلال الدین ملکشاه سلجوقی به قدرت رسید و در زمان وی ایران به بزرگ ترین اندازهٔ خودش بعد از اسلام رسید. ملکشاه از افراد کارآمد و لایقی مثل خواجه نظام الملک طوسی و عمر خیام در پیشبرد مسائل استفاده می‌کرد.

در تاریخ ۳ رمضان ۴۷۱ هجری قمری، زیر نظر منجمین و ریاضیدان‌های مجرب اصفهان، تقویم جلالی در ایران، تنظیم شد که مبدأ آن نیز ۹ محرم ۴۷۱ هجری قمری قراردادی می‌باشد.

این تقویم خورشیدی و با ماههای فارسی بود.

حکومت پهلوی

بعد از گذشت حدودا ۹۰۰ سال از اولین تدوین تقویم جلالی، با تصویب مجلس شورای ملی در ۱۱ فروردین ۱۳۰۴، گاه‌شماری هجری خورشیدی تغییراتی کرد.(به عنوان مثال تعداد روزهای هر ماه از حالت نامنظم داشتن ۲۹ الی ۳۲ روز در آمد) و اسن ویرایش به عنوان تقویم رسمی کشور اعلام شد و تا به امروز در ایران استفاده می‌شود.[۴]

تقویم شاهنشاهی

تقویم شاهنشاهی در زمان سلطنت محمدرضاشاه پهلوی بر پایه تقویم هجری شمسی رسمی ایران مصوب سال ۱۳۰۴ در مجلس شورای ملی که اصلاحیه تقویم هجری شمسی جلالی تنظیم شده در زمان جلالدین ملکشاه سلجوقی بوده‌است، تنظیم گردیده و تمامی روزها و ماههای آن و حتی کبیسه بودن یا عادی بودن سال نیز همانند سال شمسی رسمی ایران است. تنها تفاوت آن در این امر است که مبداء تاریخی آن نوروز سال تشکیل حکومت شاهنشاهی هخامنشی توسط کوروش کبیر در ایران است. طبق این تقویم سال ۱۳۵۰هجری شمسی که بر اساس رای مجلس شورای ملی و مجلس سنای کشور پادشاهی ایران این تقویم، تقویم رسمی ایران می‌شود، که برابر با سال ۲۵۳۰ پادشاهی بوده‌است.

جمهوری اسلامی

پس از انقلاب اسلامی در ایران تقویم مبدا تقویم به هجرت پیغمبر اسلام بازگشت و این تقویم به نام تقویم جلالی شناخته می‌شود و پایه و اساس تقویم کنونی ایران محسوب می‌شود.

ماه‌های تقویم جلالی

فروردین

فروردین نام نخستین ماه و فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و زبان پارسی باستان فرورتینام، در زبان پهلوی فرورتین و در زبان فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است. بنا به عقیده پیشینیان، ده روز پیش از آغاز هر سال فروهر در گذشتگان که با روان و وجدان از تن جدا گشته، برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می‌آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر می‌برند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیکان هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده‌اند. فروهران در ده روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب به دنیای دیگر می‌روند.

اردیبهشت

اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا «اشاوهیشتا» و در زبان پهلوی «اشاوهیشت» و در زبان فارسی «اردیبهشت» گفته شده‌است. به معنی راستی و درستی، تقدس، قانون و آئین ایزدی، پاکی و... که بسیار هم در اوستا به کار برده شده‌است. همچنین دارای صفت عالی است به معنای بهترین و بهشت فارسی به معنی فردوس از همین کلمه‌است. در مجموع این کلمه به بهترین راستی و درستی است و در عالم روحانی نماینده صفت راستی و پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی نگهبانی کلیه آتش‌های روی زمین به او سپرده شده‌است. در معنی ترکیب لغت اردیبهشت «مانند بهشت» هم آمده‌است.

خرداد

خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در گاه شمار اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و زبان پارسی باستان «هئوروتات»، در زبان پهلوی «خردات» و در زبان فارسی «خورداد یا خرداد» گفته شده‌است. به معنای کمال و رسایی است و ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خرداد می‌باشند. خرداد نماینده کمال و رسایی اهورامزدا است و در گیتی به نگهبانی از آب گماشته شده‌است.

تیر

تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا «تیشریه»، در زبان پهلوی «تیشتر» و در زبان فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی «تیر» گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق می‌شود. فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره مند می‌شود و کشتزارها سیراب می‌گردد. تیشتر رادر زبانهای اروپایی سیریوس خوانده‌اند و هر گاه تیشتر از آسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران می‌دهد.

مرداد

مرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا «امرتات»، در زبان پهلوی «امرداد» و در زبان فارسی «مرداد» گفته شده‌است و مرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی، پس واژه «مرداد» به غلط استعمال می‌شود و باید «امرداد» گفته شود. در ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست. در مزدیسنا خصایص امرداد عبارتند از:نیک اندیشی، صلح و سازش، راستی و درستی، فروتنی و محبت به همنوع، تامین اسایش و امنیت بشر که او را دارای کمال مطلوب کرده‌است.

شهریور

شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا «خشتروئیریه»، در زبان پهلوی «شتریور» و در زبان فارسی «شهریور» می‌دانند که در اوستا و زبان پارسی باستان و زبان سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی منتخب و برگزیده‌است. این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده‌است و شهریور در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در جهان مادی پاسبان فلزات. چون نگهبانی فلزات با اوست او را دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت خوانده‌اند و روایت شده‌است شهریور آزرده و دلتنگ می‌شود از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.

مهر

در زبان سانسکریت «میترا»، در اوستا و زبان پارسی باستان «میثر» و در زبان پهلوی «میتر» و در زبان فارسی «مهر» گفته می‌شود و به معنی پیوستن است. اغلب خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده‌اند. مهر واسطه‌است میان آفریدگار و آفریدگان و در زبان سانسکریت به معنی دوستی پروردگار و روشنایی و فروغ استو در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است. مهر، ایزد همواره بیدار و نیرومند است و برای یاری کردن راستگویان و بر انداختن دروغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست. مهر از برای محافظت عهد وپیمان و میثاق مردم گماشته شده‌است از این رو فرشته فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز ار او پوشیده نمی‌ماند. برای انکه از عهده نگهبانی بر آید اهورامزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم داده‌است و مقام مهر در بالای کوه «حرا» است، آنجایی که نه روز است و نه شب، نه گرم است و نه سرد، نه ناخوشی و نه بیماری. مهر از آنجا بر ممالک آریایی نگران است و مهر در همه جا حاضر است و با شنیدن آوای ستمدیدگان آگاه گشته به یاری آنان می‌شتابد.

آبان

در اوستا «آپ» در زبان پارسی باستان «آپی» و در زبان فارسی «آب» گفته می‌شود. در اوستا بارها «آپ»به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده‌است و نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را آبان می‌دانند. ایزد آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد. به سبب آنکه «زو» که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده و او را شکست داده و از ملک خویش بیرون کرده، ایرانیان این روز را جشن می‌گیرند. دیگر آنکه چون بعد از مدت هشت سال در ایران عاقبت در همین روز باران شروع به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن گرفتند و آفتاب در این ماه در برج عقرب یاکژدم قرار می‌گیرد.

آذر

در اوستا «آتر - آثر» در زبان پارسی باستان «آتر» در زبان پهلوی «آتر» و در زبان فارسی «آذر» می‌گویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است. آریائیان بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می‌دادند و ایزد آذر نزد هندوان «آگنی» خوانده شده و در کتاب کهن و مقدس هندوان «ودا» از خدایان بزرگ به شمار رفته‌است. آفتاب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار می‌گیرد.

دی

در اوستا «داثوش یا دادها» به معنی آفریننده، دادار و آفریدگار است و غالبا صفت اهورامزدا است و آن از مصدر «دا» به معنی دادن و آفریدن است. در خود اوستا صفت دی برای تعیین دهمین ماه استعمال شده‌است.

بهمن

در اوستا «وهومنه»، در زبان پهلوی «وهومن» و در زبان فارسی «وهمن یا بهمن» گفته شده‌است. به معنی خوب و نیک و معنی منش، نیک اندیش و نیک نهاد است و نخستین آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان است و در عالم روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. یکی از وظایف بهمن این است که گفتار نیک را تعلیم دهد و از هرزه گویی باز دارد. خروس که از پرندگان مقدس به شمار می‌رود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را رانده و مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار می‌خواند ویژه بهمن است. لباس سفید هم از آن بهمن است و همه جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده‌اند و کشتار در ماه بهمن منع شده‌است. بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن بهمنجه خورده می‌شود و در طب نیز این گیاه معروف است.

اسفند

دراوستا «اسپنتا آرمیتی» در زبان پهلوی «اسپندر» و در زبان فارسی «سپندار مذ، سفندارمذ، اسفندارمذ و گاه به تخفیف سپندار و اسفند» گفته شده‌است. به معنی پاک، مقدس، درست، بجا و اندیشیدن، فروتنی، بردباری و سازگاری است. سپندارمذ یکی از امشاسپندان است که مونث و دختر اهورامزدا خوانده شده‌است و موظف است که همواره زمین را خرم، آباد، پاک و بارور نگهدارد. هر که به کشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده‌است و آسایش در روی زمین سپرده به دست اوست. خود زمین نیز نماینده این ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصا مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است. بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ می‌باشد.

نوشته شده در شنبه 21 مرداد 1391برچسب:,ساعت 10:35 بعد از ظهر توسط Ashkan| |

باشگاه فوتبال رئال مادرید (به اسپانیایی: Real Madrid Club de Fútbol) یک باشگاه حرفه‌ای فوتبال است که در مادرید، پایتخت اسپانیا قرار دارد. رئال موفق‌ترین تیم تاریخ فوتبال اسپانیا و موفقترین تیم فوتبال قرن ۲۰ به انتخاب فیفا است. آن‌ها دارای رکورد ۳۲ بار قهرمانی در لالیگا، ۱۸ قهرمانی در کوپا دل ری (جام حذفی)، ۸ سوپرکاپ اسپانیا، ۹ قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، ۲ جام یوفا، ۱ سوپرکاپ اروپا و ۳ قهرمانی در جام باشگاه‌های جهان هستند. کلمهٔ رئال در زبان اسپانیایی، به معنی «سلطنتی» است، این لقب را شاه آلفونسو سیزدهم در سال ۱۹۲۰ بر این تیم نهاد. همچنین در همان سال، شکل یک تاج نیز بر روی آرم این باشگاه قرار گرفت.

رئالی‌ها در طی تاریخ خود، حتی یک بار هم از لیگ اول اسپانیا (لالیگا) خارج نشدند و همیشه در این لیگ حضور داشتند. آن‌ها از دهه ۵۰ بود که خود را به عنوان یکی از قدرت‌های فوتبال اسپانیا و اروپا به همگان معرفی کردند. در دهه ۸۰ یکی از بهترین دوران‌های خود را داشتند و یکی از بهترین تیم‌ها بودند (معروف به «تیم کرکس‌ها») که موفق به کسب دو جام یوفا، ۵ قهرمانی متوالی اسپانیا، ۱ قهرمانی جام اسپانیا و ۳ قهرمانی سوپرکاپ اسپانیا شدند.

لباس تیم از ابتدا به رنگ سفید بوده‌است. هر چند که رنگ آبی که در ابتدا کاملاً در لباس تیم مشخص بود، بارها به‌خاطر زیباترشدن و یا تغییر حامی مالی تیم، دچار تغییر شد. ورزشگاه خانگی آن‌ها، سانتیاگو برنابئوست که گنجایش ۸۰٫۳۵۴ نفر به صورت نشسته را داراست. این ورزشگاه در مرکز شهر مادرید قرار دارد و از سال ۱۹۴۷، ورزشگاه اختصاصی این تیم شد. این ورزشگاه تاکنون ۴ بار و در سال‌های ۱۹۵۷، ۱۹۶۹، ۱۹۸۰ و ۲۰۱۰، میزبان فینال لیگ قهرمانان اروپا بوده‌است.

رئال مادرید سال‌هاست که در لالیگا، از تیم‌های قدرتمند محسوب می‌شود و رقیب اصلی تیم نیز، بارسلوناست. از نظر درآمد، رئال مادرید با 470 میلیون یورو درآمد درسال 2011 در صدر تیم‌های دنیا قرار دارد و با ارزشی معادل ۹۵۰ میلیون یورو، تا سال ۲۰۰۸، دومین تیم پرارزش دنیا بود.[۳][۴]

تاریخچه

سال‌های ابتدایی؛ جنگ‌های داخلی و ژنرال فرانکو (۱۹۰۲–۱۹۴۵)

اعضای تیم در سال ۱۹۰۵[۵]

اگر بخواهیم به نحوه شکل گیری باشگاه رئال مادرید برسیم، باید به سال ۱۸۹۷ برگردیم. جاییکه گروهی از دانشجویان و دانشگاهیان، فوتبال را به شهر مادرید آوردند. تعدادی از این افراد در همان سالی که باشگاهی را با نام «باشگاه فوتبال آسمان» به وجود آوردند و صبح‌های دوشنبه به فوتبال می‌پرداختند. ۳ سال بعد و در سال ۱۹۰۰، این باشگاه به دو باشگاه مجزا تبدیل شد.[۶] سپس دو سال بعد و در ۶ مارس سال ۱۹۰۲، مجدداً باشگاه نام خود را به «باشگاه فوتبال رئال مادرید» تغییر داد[۲] ۳ سال بعد، این تیم موفق شد اولین جام خود را با شکست تیم اتلتیک بیلبائو در جام اسپانیا به دست بیاورد. در ۴ ژانویه ۱۹۰۹ بود که «آدولفو ملندز»، مدیر وقت رئال در آن زمان، اساسنامه جام اسپانیا را امضا و تأیید کرد تا باشگاه به یکی از اعضای فدراسیون سلطنتی فوتبال اسپانیا تبدیل شود. در سال ۱۹۲۰ باشگاه نام خود را بازهم تغییر داد و این‌بار به «رئال مادرید» که اینکار پس از اهدای عنوان رئال (رویال به معنی سلطنت) توسط شاه آلفونسو سیزدهم اتفاق افتاد.[۷] در سال ۱۹۲۹، اولین لیگ فوتبال اسپانیا راه‌اندازی شد. رئالی‌ها تا هفته پایانی در صدر جدول حضور داشتند تا اینکه باخت هفته پایانیشان به اتلتیک بیلبائو، باعث قهرمانی بارسلونا در لالیگا و نایب قهرمانی آنها شد.[۸] رئالی‌ها اولین لیگ خود را در فصل ۳۱-۱۹۳۲ کسب کردند و سال بعد نیز این عنوان را کسب کردند تا اولین تیمی باشند که این جام را دو سال پیاپی کسب می‌کنند.[۹]

 

عصر مدیریت سانتیاگو برنابئو و درخشش در اروپا (۱۹۴۵–۱۹۷۸)

در سال ۱۹۴۵، سانتیاگو برنابئو یسته، به عنوان مدیر باشگاه انتخاب شد.[۱۰] در همین زمان، برنابئو دستور بازسازی زمین تمرین اختصاصی تیم و ساخت ورزشگاهی بزرگتر را برای تیم صادر کرد. در سال ۱۹۵۳، وی تصمیم گرفت تا سیاست جدیدی به کار ببرد و بازیکنان بزرگ را به تیم بیاورد که اولین اقدامش، خرید آلفردو دی استفانو بود.[۱۱] در سال ۱۹۵۵، به پیشنهاد یک روزنامه‌نگار، برنابئو، «بدریگنان» و «سوبس» تصمیم گرفتند تا جامی را طراحی کنند و در آن از تیم‌های مختلفی از سرتاسر اروپا برای شرکت در آن دعوت کنند. جامی که امروزه به عنوان لیگ قهرمانان اروپا شناخته می‌شود.[۱۲]

در دوران برنابئو بود که رئال مادرید خود را به عنوان قدرتی در اسپانیا و اروپا معرفی کرد. آنها در طی سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۰، ۵ بار متوالی قهرمان جام اروپا شدند که یکی از آنها، پیروزی ۷-۳ مقابل اینتراخت فرانکفورت در سال ۱۹۶۰ در فینال رقابت‌ها بود.[۱۱] پس از این افتخارات پیاپی، باشگاه موفق به کسب عنوان شد.[۱۳] آنها ششمین جام خود را نیز با شکست ۲-۱ پارتیزان و در سال ۱۹۶۶ به دست آوردند. اعضای این تیم در سال‌های ۱۹۶۲ و ۱۹۶۴ نیز موفق شده بودند تا به فینال این رقابت‌ها برسند هرچند موفق به قهرمانی نشده بودند.[۱۴] در دهه هفتاد، رئالی‌ها موفق به کسب ۵ لیگ اسپانیا و ۳ جام حذفی شدند.[۱۵] در سال ۱۹۷۱ آنها اولین دیدار فینال جام در جام اروپا را برگزار کردند که در نهایت با شکست ۲-۱ مقابل چلسی، از کسب جام بازماندند.[۱۶] در ژوئیه ۱۹۷۸، اتفاقی ناگوار برای رئال مادرید افتاد و سانتیاگو برنابئو در حالیکه مسابقات جام جهانی فوتبال در آرژانتین آغاز شده بود، درگذشت. این اتفاق به حدی مهم بود که مسئولین فیفا تصمیم گرفتند که ۳ روز را در حین مسابقات به افتخار برنابئو، عزای عمومی اعلام کنند.[۱۷] باشگاه رئال نیز در ادامه همان سال، اولین دوره جام برنابئو را که به احترام برنابئو بود، برگزار کرد.

دوره کرکس‌ها و کسب هفتمین و هشتمین جام اروپایی (۱۹۸۰–۲۰۰۰)

رئالی‌ها در اوایل دهه هشتاد، وضعیت چندان مناسبی نداشتند و نتوانستند لالیگا را فتح کنند تا اینکه گروهی از بازیکنان لیگ اسپانیا به تیم آمدند و با خود موفقیت را به همراه داشتند.[۱۸] یک روزنامه نگار اسپانیایی عنوان کرکس‌ها را برای آن تیم انتخاب کرد که به‌خاطر ۵ بازیکن فوق‌العاده آن بود که شامل امیلیو بوتراگوئنو، مانوئل سانچز، ، میشل و می‌شد.[۱۹] کرکس‌ها (که بعداً با رفتن پاردخا به رئال ساراگوسا، به گروهی ۴ نفره تبدیل شد)، در کنار بازیکنانی چون که دروازه‌بان تیم بود و یا مهاجم خود، هوگو سانچز، یکی از بهترین تیم‌های نیمه دوم دهه ۸۰ در اسپانیا و اروپا بودند و موفق شدند ۲ جام یوفا، ۵ لیگ اسپانیا پیاپی، یک جام حذفی اسپانیا و ۳ را کسب کنند.[۱۹] اما این تیم رویایی و گروه کرکس‌ها، در اوایل دهه ۹۰ و با جدایی امیلی بوتراگونو، مارتین وازکوئز و میشل از تیم، از هم پاشید.[۲۰]

در سال ۱۹۹۶، ، مدیر باشگاه، تصمیم گرفت تا فابیو کاپلو را به عنوان مربی تیم انتخاب کند. گرچه دوران مربیگری کاپلو تنها یکسال طول کشید اما آنها توانستند عنوان قهرمانی را کسب کنند و بازیکنانی چون روبرتو کارلوس، ، و کلارنس سیدورف برای تقویت تیمی که خود بازیکنانی چون رائول، فرناندو هیرو، و فرناندو ردوندو را داشت، به تیم اضافه شدند تا اینکه تیم توانست با این بازیکنان (به همراه فرناندو مورینتسی که در سال ۱۹۹۷ به تیم آمد) تحت هدایت یاپ هینکس پس از ۳۳ سال انتظار، هفتمین جام اروپایی خود را کسب کنند. آنها در فینال به لطف تک گل میاتوویچ موفق شدند یوونتوس را شکست دهند.[۲۱] دو سال بعد نیز ئالی‌ها موفق شدند تا با درخشش رائول، هشتمین جام اروپایی خود را با شکست ۳-۰ والنسیا کسب کنند.[۲۲]

دوره کهکشانی‌ها، عصر کالدرون و دو مدیریت پرز (۲۰۰۰ تاکنون)

در جولای سال ۲۰۰۰، فلورنتینو پرز به عنوان مدیر باشگاه انتخاب شد.[۲۳] وی در وعده‌های انتخاباتیش، قول برطرف کردن بدهی‌های سنگین باشگاه، افزایش امکانات و مدرن کردن باشگاه را داده بود هرچند که وعده اصلی وی، امضای قرارداد با لوئیز فیگو، ستاره آن زمان بارسلونا بود.[۲۴] در همان سال بود که پرز با صرف هزینه‌های سنگین، تیمی را تشکیل داد که به‌خاطر داشتن ستارگان بزرگ، در سرتاسر جهان به نام «کهکشانی‌ها» معروف شد. بازیکنان بزرگی چون زیدان، رونالدو، فیگو، کارلوس، رائول و بکهام از جمله ستارگان آن روزهای رئال مادریدی بودند که ویسنته دل بوسکه را به عنوان سرمربی خود می‌دید. اما با وجود این هزینه‌ها و کسب نهمین‌جام اروپایی و کسب قهرمانی لالیگا، پرز تصمیم گرفت تا دلبوسکه را برکنار کند، که همینکار وی باعث شد تا سفیدها در طی ۳ سال آینده، موفق به کسب هیچ جامی نشوند تا پرز از کار برکنار شود.[۲۱]

بازیکنان رئال در حال جشن گرفتن به‌خاطر قهرمانی در سوپرکاپ اسپانیا در سال ۲۰۰۸[۲۵]

در ادامه و در سال ۲۰۰۶ بود که رامون کالدرون به عنوان مدیر جدید باشگاه انتخاب شد. کالدرون بلافاصله کاپلو را مجدداً به عنوان مربی تیمش انتخاب کرد تا طلسم قهرمان نشدن تیم را بشکند. آنها برای اولین‌بار در طی ۴ سال گذشته، موفق به کسب جام شدند و لالیگا را با کاپلو فتح کردند. اما با این وجود، کاپلو بازهم یک فصل تنها در تیم دوام آورد و مجدداً اخراج شد.[۲۶] رئالی‌ها موفق شدند فصل بعد نیز ۳۱مین قهرمانی خود را در لالیگا کسب کنند که این برای اولین بار در طی ۱۸ سال گذشته بود که دو سال پیاپی این جام را کسب کردند.[۲۷] در ژوئن ۲۰۰۹ و پس از ۲ سال ناکامی تیم و برکناری کالدرون، پرز مجدداً به عنوان مدیر باشگاه انتخاب شد.[۲۸][۲۹] پرز مجدداً سیستم کهکشانی‌های خود را پیش گرفت. وی ابتدا کاکا را از تیم میلان خرید[۳۰] و پس از آن کریستیانو رونالدو را از منچستر یونایتد با رقم ۹۶ میلیون یورو خریداری کرد که یک رکورد تاریخیست.[۳۱]

رئالی‌ها با وجود خریدن بازیکنانی چون رونادو، کاکا و آلونسو، نتوانستند زیر نظر مانوئل پلگرینی، جامی را کسب کنند و پرز وی را برکنار کرد. پس از آن، بعد از چندین روز مذاکره با ماسیمو موراتی، مدیر اینتر میلان ایتالیا، پرز توانست وی را راضی کند که اجازه خروج مربی خود، خوزه مورینیو را که برای آنها ۳ جام کسب کرده بود را بدهد تا مورینیو به عنوان مربی جدید تیم انتخاب و شروع بکار کند.[۳۲] آنها اولین جام خود با مورینیو را، با برد یک بر صفر خود برابر بارسلونا و در فینال جام حذفی بدست آوردند.[۳۳]

آرم و لباس

آرم باشگاه

آرم‌های باشگاه رئال از ابتدا تاکنون[۳۴]

طراحی ابتدایی آرم باشگاه، بسیار ساده بود. این آرم متشکل از سه حرف MCF بود که ۳ حرف ابتدای نام باشگاه (Madrid Club de Fútbol) بود که در زمینه‌ای آبی طراحی شده بود و بر روی لباس سفید تیم قرار داشت. در سال ۱۹۰۸ بود که اولین تغییر در آرم باشگاه رخ داد و برای زیباتر شدن آرم، نوشته‌ها درون یک دایره قرار گرفتند.[۳۵] تغییرات بعدی، تغییرات جزئی بودند تا اینکه در سال ۱۹۲۱، شاه آلفونسو سیزدهم، برای نشان دادن حمایت خود از تیم، عنوان رئال (رویال که تغریبا معنی سلطنتی می‌دهد) را به تیم اهدا کرد[۳۶] و بدین منظور در آرم باشگاه تغییراتی ایجاد شد و شکل یک تاج بر روی آرم باشگاه قرار گرفت.[۳۵] اما در سال ۱۹۳۱ که آلفونسو از حکومت کنار رفت، هم کلمه رئال از نام باشگاه حذف شد و هم شکل تاج از روی آرم باشگاه برداشته شد و بجای آن، خطی تیره بر روی آرم باشگاه قرار گرفت.[۹] در سال ۱۹۴۱ و دو سال بعد از جنگ‌های داخلی، مجدداً کلمه رئال به نام باشگاه اضافه شد و تاج پادشاهی نیز به بالای آرم باشگاه افزوده شد.[۱۰] این آرم تا سال ۱۹۹۷ تغییری نکرد تا اینکه در این سال تغییر جزئی داشت و برای آخرین بار در سال ۲۰۰۱ بود که باشگاه برای مدرن کردن آرم و بروزرسانی آن، آرم را تغییر داد که البته تغییراتی جزئی بودند از جمله خطی که از وسط آن می‌گذشت، به رنگ آبی متمایل شد.[۳۵]

لباس تیم

از همان ابتدا، لباس خانگی رئالی‌ها، یکدست سفید بود هرچند که یک خط تیره از وسط آن می‌گذشت (این خط بعدها از لباس حذف شد اما در آرم باشگاه باقی ماند). البته در آن زمان جوراب‌های بازیکنان، رنگ آبی داشت در حالی که اکنون به رنگ سفید است.[۸][۳۷] در سال ۱۹۰۲ بود که لباس‌های راه‌راه، یکدست سفید شدند و جوراب‌های آبی رنگ، سیاه شدند.[پ ۱] در سال ۱۹۴۷ بود که مدیر باشگاه، تصمیم گرفت تا به پیراهن‌های بازیکنان، دکمه اضافه کند و آرم باشگاه را، روی سینه سمت چپ بازیکنان اضافه کرد (چیزی که تاکنون نیز تغییر نکرده‌است). همچنین در نوامبر ۱۹۴۷ در بازی برابر اتلتیکو مادرید، رئالی‌ها به نخستین تیم اسپانیایی تبدیل شدند که لباسشان دارای شماره شد.[۱۰]

لباس خارج از خانه رئالی‌ها نیز از همان ابتدا یا سیاه کامل بوده‌است یا کاملاً ارغوانی و هیچ گاه تغییر نکرده‌است. لباس تیم اکنون توسط آدیداس تولید می‌شود که این اتفاق از سال ۱۹۹۸ شروع شد.[۳۸][۳۹] اولین حامی مالی تیم، شرکت «زانوسی» بود که از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵ حامی مالی تیم بود. سپس حامیان مالی ای چون «پارمالات» با تیم بودند تا اینکه تیم با شرکت «تکا» قراردادی بلند مدت را از سال ۱۹۹۲ بست.[۴۰][۴۱] این قرارداد تا سال ۲۰۰۱ ادامه داشت تا اینکه رئالی‌ها به این قرارداد پایان دادند. آنها ابتدا آدرس سایت اینترنتی خود را به مدت یکسال بر روی لباس خود نوشته بودند تا تبلیغ سایت خود را بکنند. بعد از آن در سال ۲۰۰۲، باشگاه با شرکت زیمنس قرار داد بست. سپس در سال ۲۰۰۸، کمپانی آسیایی «بن کیو» حامی مالی تیم شد و آرم این کمپانی بر روی لباس تیم قرار گرفت.[۴۲] اسپانیر فعلی تیم نیز Bwin است که به‌خاطر مشکلات مالی بن کیو، باشگاه مجبور به تغییر حامی مالی شد.[۴۳][۴۴]

حامیان مالی و طراح‌های لباس تیم از سال ۱۹۸۰ تاکنون

زمان طراح حامی مالی
۱۹۸۰-۱۹۸۲ آدیداس بدون حامی مالی
۱۹۸۲-۱۹۸۵
۱۹۸۵-۱۹۸۹ هامل ,ساعت 1:49 بعد از ظهر توسط Ashkan| |

باشگاه فوتبال بارسلونا (به اسپانیایی: Fútbol Club Barcelona) که بیشتر بارسلونا یا به صورت مخفف بارسا شناخته می‌شود، یک باشگاه فوتبال حرفه‌ای اسپانیایی است که در شهر بارسلون در منطقهٔ کاتالونیای اسپانیا قرار دارد. باشگاه فوتبال بارسلونا باشگاهی ورزشی-اجتماعی با هزاران عضو بوده که تیم فوتبال بارسلونا بخشی از آن می‌باشد.[۳] تیم این باشگاه در لا لیگا بازی می‌کند و جزو سه تیمی است که هرگز به دسته پایین‌تر سقوط نکرده‌است. شهرت تاریخی تیم اين باشگاه به‌دلیل شیوه حمله‌ای ماهرانه و جذابش بوده که تأکیدش را بر بازی باز قرار می‌دهد.[۳][۴][۵]

این باشگاه با نام باشگاه فوتبال بارسلونا در سال ۱۸۹۹ توسط عده‌ای سوئیسی، انگلیسی و اسپانیایی و به رهبری خوان گمپر تأسیس شد. بارسا به نوعی، نهادی برای ترویج فرهنگ کاتالان و کاتالانیسم است و از این رو عبارت «فراتر از یک باشگاه» الگو:کاتالانی را به عنوان شعار خود انتخاب کرده‌است. سرود رسمی باشگاه، اثر جوزپ ماریا اسپیناس است که El Cant del Barça نام دارد. برخلاف بسیاری از تیم‌های جهان این باشگاه توسط هوادارانش اداره می‌شود. باشگاه بارسلونا با درآمد ۳۶۶ میلیون یورو، دومین باشگاه ثروتمند جهان است. این باشگاه رقابت دیرینه‌ای با رئال مادرید دارد و به مسابقه‌ای که بین این دو تیم برگزار می‌شود اصطلاحاً ال کلاسیکو گفته می‌شود. نوکمپ با گنجایش ۹۹.۳۵۴ تماشاگر، ورزشگاه خانگی بارسلونا و بزرگترین استادیوم اروپا است. حدود ۲۵،۷% مردم اسپانیا طرفدار بارسلوناهستند،[۶] این در حالیست که بارسلونا با دارا بودن ۴۴،۲ میلیون هوادار در اروپا، پرطرفدارترین تیم حاضر در اروپا نیز می‌باشد.[۷]

باشگاه فوتبال بارسلونا با ۲۱ عنوان قهرمانی در لالیگا، ۲۵ قهرمانی در کوپا دل ری، ۱۰ قهرمانی در سوپرجام اسپانیا و ۲ قهرمانی در کوپا دی لالیگا، بعد از رئال مادرید پرافتخارترین تیم اسپانیا است. بارسلونا تنها تیمی است که از سال ۱۹۵۵ تا ۲۰۱۱ در جام باشگاه‌های اروپا حاضر بوده‌است. افتخارات بارسلونا در اروپا شامل ۴ قهرمانی در لیگ قهرمانان، ۴ قهرمانی در سوپرجام اروپا، ۴ قهرمانی در جام در جام اروپا و ۲ قهرمانی در جام لاتین می‌شود. در سال ۲۰۰۹، بارسلونا موفق شد اولین باشگاهی باشد که سه‌گانه لا لیگا، کوپا دل ری و لیگ قهرمانان اروپا را به دست آورد. هم‌چنین تنها تیمیست که توانسته شش‌گانه جام‌ها را فتح کند. بارسلونا را می‌توان یکی از موفق‌ترین تیم‌های حاضر در اروپا دانست.[۸]

همان‌گونه که از شعار باشگاه «فراتر از یک باشگاه» بر می‌آید اين باشگاه تنها به فوتبال محدود نبوده و برخلاف باشگاه‌های ورزشی شمال آمريکا به ورزش‌های ديگر و حتی به ايفای نقشی فرهنگی نیز می‌پردازد.[۹] باشگاه فوتبال بارسلونا علاوه بر فوتبال شامل ۱۴ رشته ورزشی دیگر است که چهار رشته آن شامل بسکتبال، فوتسال، هندبال و هاکی داخل سالن جزو تیم‌های حرفه‌ای به حساب می‌آیند.[۱] باشگاه فوتبال بارسلونا نقشی تاريخی به عنوان يک نماد ملی گرایی کاتالان‌ها بازی کرده است. به‌عنوان مثال در زمان ديكتاتورى فاشیستی ژنرال ریورا که به مقابله با ملی گرایی کاتالان‌ها پرداخته بود، ممنوعیتی شش ماهه بر این باشگاه تحمیل شده و سپس عنوان باشگاه تغيير داده شد. علی‌رغم این‌ها باشگاه بارسلونا به عنوان نمادی از هویت منطقه‌ای و مطالبه ارزش‌های دموکراتیک کاتالان‌ها درآمد. باشگاه٬ نام اولیه‌اش را تنها پس از مرگ فرانکو در سال ۱۹۷۵ به‌دست آورد.

تاریخچه

تأسیس باشگاه فوتبال بارسلونا (۱۹۲۲–۱۸۹۹)

اعضای تیم در سال ۱۹۰۳

در ۲۲ اکتبر سال ۱۸۹۹ میلادی، هانس گمپر تمایل خود را به صورت آگهی در روزنامه لوس دپورتس برای تأسیس باشگاه فوتبال اعلام کرد. در ۲۹ نوامبر همان سال در جلسهٔ خیمناسیو سوله نتایج مثبتی حاصل شد و در نهایت یازده بازیکن شامل واتر وایلد، لوئیس دی اوسو، بارتومئو ترادس، اوتو کونزله، اوته مه یر، انریک دوکال، پره کبوت، کارلس پوجول، جوزپ لوبت، جانپارسونز و ویلیام پارسونز جذب شدند و باشگاه فوتبال بارسلونا متولد شد.[۱۰] بارسلونا شروع موفقیت آمیزی در مسابقات ملی و منطقه‌ای نظیر مسابقات فوتبال کاتالونیا و کوپا دل ری داشت. در ۱۹۰۲ میلادی باشگاه اولین جام خود، کوپا ماکایا را بالای سر برد و نیز در همان سال در فینال اولین دوره کوپا دل ری به مصاف بیزکایا رفت که ۱ – ۲ مغلوب شد.[۱۱] در ۱۹۰۸ میلادی، درحالی که باشگاه در شرایط مالی سختی قرار داشت و جز قهرمانی در مسابقات فوتبال کاتالونیا در ۱۹۰۵ میلادی تا آن زمان نتوانسته بود پیروزی دیگری به دست آورد، خوان گمپر به عنوان ریاست باشگاه برگزیده شد. گمپر در ۵ دوره متفاوت، در بین سال‌های ۱۹۰۸ تا ۱۹۲۵، ریاست باشگاه را بر عهده داشت، و مجموعاً حدود ۲۵ سال را در خدمت باشگاه گذراند. از مهمترین دستاوردهای وی می‌توان کمک به بارسا برای به دست آوردن ورزشگاه اختصاصی را خاطر نشان کرد.[۱۲]

در ۱۴ مارس ۱۹۰۹ میلادی، بارسلونا به ورزشگاه اینداستریا که بزرگتر بود و ۸٬۰۰۰ نفر گنجایش داشت، نقل مکان کرد. از ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۴ میلادی، بارسلونا در جام پیرنه شرکت کرد و به عنوان بهترین تیم لانگیدوک، میدی، ناحیه آکیتن، باسک و کاتالونیا انتخاب شد. در آن زمان شرکت کردن در این رقابت‌های آزاد برای تیم بسیار مفید بود.[۱۳][۱۴] در همین دوره زبان رسمی باشگاه از کاستیلن به کاتالونیایی تغییر کرد و تیم به‌تدریج به یکی از نمادهای مهم کاتالونیا تبدیل شد، تاجایی که برای بسیاری از طرفداران، حمایت از تیم بیشتر به واسطهٔ جایگاه اجتماعی آن و نه بازی خود تیم اهمیت داشت.[۱۵]

گمپر، جک گرینول را به عنوان اولین مربی تمام وقت بارسلونا انتخاب کرد.[۱۶] وی همچنین تلاش‌هایی برای افزایش تعداد اعضای باشگاه انجام داد، به طوری که در سال ۱۹۲۲ میلادی، تعداد اعضای باشگاه به بیش از ۲۰٬۰۰۰ نفر افزایش یافت. این افزایش اعضا به لحاظ مالی تیم را قادر به تهیه ورزشگاه جدید ساخت. در نهایت باشگاه به ورزشگاه لس کورتس که در همان سال افتتاح شده بود، نقل مکان کرد.[۱۷] ورزشگاه جدید ۲۲٬۰۰۰ نفر گنجایش داشت که بعدها به ۶۰٬۰۰۰ نفر هم رسید.[۱۸] در دوران گمپر، تیم فوتبال بارسلونا موفق شد یازده بار مسابقات فوتبال کاتالونیا، شش بار کوپا دل ری و چهار بار کوپا دی پیرنه را فتح کرده و نخستین «عصر طلایی» خود را تجربه کند.[۱۱][۱۲]

ریورا٬ جمهوری خواهی و جنگ داخلی (۱۹۵۷–۱۹۲۳)

تصویر سیاه و سفید از بالا، دود انفجار بمب قابل مشاهده‌است.
بمباران هوایی بارسلون در ۱۹۳۸

در ۱۴ ژوئن ۱۹۲۵، جمعیت حاضر در یکی از مسابقه در حرکتی خودجوش برای اعتراض به دیکتاتوری میگوئل پریمو ده ریورا سرود ملی را هو کردند که در پی آن حکومت در واکنش به این عمل ورزشگاه را شش ماه تعطیل کرد و گمپر نیز مجبور به کناره‌گیری از ریاست باشگاه شد.[۱۹] همزمان با حرکت باشگاه‌ها به سوی حرفه‌ای شدن، مدیران بارسلونا نیز در ۱۹۲۶ اولین گام را در این مسیر نهادند.[۱۷] در ۱۹۲۸، بارسلونا پیروز جام اسپانیا شد، در مراسم اهدای جام ترانهٔ اودا اِ پلاکتو از رافائا آلبرتی یکی از اعضای اصلی گروه «نسل ۲۷» در وصف عملکرد قهرمانانه دروازه‌بان بارسا خوانده شد.[۲۰] در ۳۰ ژوئیه ۱۹۳۰، بنیان گذار باشگاه، خوان گمپر، بعد از دوره‌ای افسردگی به واسطهٔ مشکلات شخصی و اقتصادی اقدام به خودکشی کرد.[۱۲]

اگرچه بارسلونا با بازیکن سرشناسی چون جوزپ اسکولا به کار خود ادامه می‌داد، باشگاه به دلیل کشمکش‌های سیاسی که جامعه ورزشی را به کلی تحت شعاع قرار داده بود، وارد دوره‌ای از افت شد.[۲۱] باوجود کسب قهرمانی در سال‌های ۱۹۳۰، ۱۹۳۱، ۱۹۳۲، ۱۹۳۴، ۱۹۳۶ و ۱۹۳۸[۱۱] در مسابقات کاتالونیا، بارسلونا هیچ موفقیتی در سطح ملی (بجز عنوان بحث برانگیز ۱۹۳۷) به دست نیاورده بود. یک ماه پس از شروع جنگ داخلی اسپانیا در سال ۱۹۳۶، برخی از بازیکنان بارسلونا و اتلتیک بیلبائو داوطلب خدمت سربازی در جمع افرادی شدند که در مقابل شورشیان نظامی می‌جنگیدند.[۲۲] در ۶ اکتبر همین سال جوزپ سانیول، مدیر باشگاه و از اعضای حامی حزب سیاسی استقلال طلب، توسط سربازان فالانژ در نزدیکی گواداراما به قتل رسید.[۲۳] در تابستان ۱۹۳۷، تیم به اردوی مکزیک و ایالات متحده رفت. این اردو اگرچه به لحاظ مالی باشگاه را در امان نگه می‌داشت، اما نیمی از تیم به دنبال پناهندگی در کشورهای فرانسه و مکزیک بودند. در ۱۶ مارس ۱۹۳۸، بارسلونا مورد بمباران هوایی قرار گرفت که به کشته شدن ۳۰۰۰ تن انجامید و دفتر باشگاه نیز از این بمباران در امان نماند.[۲۴] کاتالونیا چند ماه بعد به تصرف در آمد. باشگاه به نماد نافرمانی کاتالانیسم تبدیل شد و در پی‌محدودیت‌های ایجاد شده اعضای آن به ۳٬۴۸۶ نفر کاهش یافت.[۲۵] پس از جنگ داخلی، پرچم کاتالونیا ممنوع اعلام شد و تیم‌ها از استفاده از نام‌های غیراسپانیایی نیز منبع شدند. این اقدام باشگاه را مجبور به تغییر نام به (به اسپانیایی: Club de Fútbol Barcelona) و حذف پرچم کاتالونیا از لباس تیم کرد.[۱۸]

در ۱۹۴۳، بارسلونا در نیمه نهایی مسابقات کوپا دل جنرالیسمه به مصاف رئال مادرید رفت. دیدار رفت دو تیم در لس کورتس با نتیجه ۳–۰ به نفع بارسلونا پایان یافت. پیش از بازی برگشت، اعضای تیم بارسلونا با رئیس امنیت دولت فرانسیسکو فرانکو دیدار داشتند و او به آن‌ها یادآوری کرد که تنها به علت سخاوتمندی رژیم آن‌ها امکان بازی کردن را دارند. در بازی برگشت رئال مادرید با نتیجه ۱۱–۱ بارسلونا را شکست داد.[۲۶] علی‌رغم فشارهای سیاسی آن زمان، بارسلونا در ده ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ توانست موفقیت‌های قابل توجهی را کسب کند. بارسا با مربیگری جوزپ سامیتیر و بازیکنانی چون سزار، آنتونی رامالتس و خوان ولاسکو در سال ۱۹۲۹ توانست برای اولین بار قهرمان لا لیگا شود. این عنوان را توانست در سال‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹ نیز به دست آورد. همچنین در سال ۱۹۴۹ توانست برای اولین بار کوپا لاتین را فتح کند. در ژوئن ۱۹۵۰ باشگاه قرار دادی با لادیسلائو کوبالا بست، او یکی از افراد تاثیر گذار در بارسلونا بود.

در یکشنبه بارانی سال ۱۹۵۱، انبوهی از جمعیت پس از پیروزی ۲–۱ در برابر سانتاندر، ورزشگاه لس کورتس را بدون استفاده از تراموا ترک کردند که شگفتی مسئولین حکومتی را برانگیخت. در آن زمان در بارسلون کارکنان تراموا اعتصاب کرده بودند و این حمایت از جانب طرفداران بارسلون از حرکت آنان صورت گرفت. رویدادهایی از این قبیل چهره‌ای متفاوت از باشگاه یا تعلق آن به فراتر از کاتالونیا را نشان می‌داد.[۲۷] بسياری در اسپانيا باشگاه را مدافع حقوق بشر و آزادی می‌دانستند.[۲۸]

بارسلونا توانست با مربیگری فردیناند دائوییک و بازی لادیسلائو کوبالا در سال ۱۹۵۲ پنج عنوان قهرمانی مختلف شامل لا لیگا، کوپا دل جنرالیسمه (یا همان کوپا دل ری)، کوپا لاتین و کوپا اوا دوارته و کوپا مارتینی روسی را بالای سر ببرد. همچنین در ۱۹۵۳ نیز توانست مجدداً لا لیگا و کوپا دل جنرالیسمه را فتح کند.[۱۸]

باشگاه فوتبال بارسلونا (۱۹۷۸–۱۹۵۷)

ورزشگاه باشگاه بارسلونا، نیوکمپ که با حمایت‌های مالی هواداران در سال ۱۹۵۷ ساخته شد.

بارسلونا با مربیگری هلنیو هررا و لوییز سوارز جوان (بازیکن سال فوتبال اروپا در ۱۹۶۰) و دو بازیکن مجارستانی به توصیه کوبالا با نام‌های ساندور کوچیس و زولتان زیبور توانست دو عنوان ملی دیگر در سال ۱۹۵۹ و لا لیگا و را در ۱۹۶۰ کسب کند. در ۱۹۶۱ بارسلونا اولین باشگاهی بود که توانست رئال مادرید را در رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپا شکست دهد، اما در فینال با نتیجه ۳–۲ مغلوب بنفیکا شد.[۲۹][۳۰][۳۱]

کار ساخت ورزشگاه نیوکمپ در سال ۱۹۵۷ به پایان رسید و این بدین معنا بود که باشگاه مقداری پول برای خرید بازیکنان جدید داشت. دهه ۱۹۶۰ موفقیت‌های کمتری برای باشگاه به همراه داشت و لا لیگا کاملاً در دست رئال مادرید بود.[۳۱] از جنبه‌های مثبت دهه شصت می‌توان به ظهور بازیکنانی چون جوزپ فوسته و کارلس رکساچ و پیروزی باشگاه در کوپا دل جنرالیسمه در ۱۹۶۳ و جام بین شهری در ۱۹۶۶ اشاره کرد. همچنین بارسلونا توانست رئال مادرید را در فینال کوپا دل جنرالیسمه در ورزشگاه برنابئو در حالی که فرانکو بازی را تماشا می‌کرد، شکست دهد و بخشی از اقتدار سابق خود را به نمایش بگذارد. با پایان یافتن دوره دیکتاتوری فرانکو در ۱۹۷۴، نام باشگاه به نام اصلیش تغییر کرد، طراحی تاج آن به شکل اولیه‌اش برگردانده شد و دوباره حروف اصلیش را به دست آورد.[۳۲]

فصل ۱۹۷۳–۱۹۷۴ شاهد حضور یوهان کرایف بود که برای ثبت یک رکورد جهانی به مبلغ ۹۲۰ هزار پوند از آژاکس خریداری شد.[۳۳] یوهان کرایف در مصاحبه‌ای با یکی از خبرگزاری‌های اروپا گفت:«من بارسلونا را به رئال مادرید ترجیح دادم زیرا نمی‌توانم برای تیمی بازی کنم که با فرانکو ارتباط دارد.» و این مصاحبه خیلی سریع او را به چهره محبوب هواداران بارسا تبدیل کرد و زمانی که وی نام فرزندش را یوردی، یک نام محلی کاتالانی گذاشت، بر میزان این محبوبیت افزوده شد.[۳۴] یوهان کرایف به همراه بازیکنان خوب دیگری چون خوان مانوئل آسنسی، کارلس رکساچ و هوگو سوتیل به باشگاه کمک کردند تا بتواند بعد از دهه ۱۹۶۰ با شکست ۵–۰ رئال مادرید در سال ۱۹۷۴ قهرمان لالیگا شود.[۳۵] یوهان کرایف در ۱۹۷۳ در اولین دوره حضورش در بارسا به عنوان بهترین بازیکن سال اروپا برای بار دوم انتخاب شد، او در سال ۱۹۷۱، زمانی که برای آژاکس بازی می‌کرد توانسته بود این عنوان برای اولین بار کسب کند، همچنین برای بار سوم در سال ۱۹۷۴ درحالی که همچنان برای بارسلونا بازی می‌کرد مجدداً این عنوان را تصاحب کرد.[۳۶]

نونیز و ثبات در مدیریت (۲۰۰۰–۱۹۷۸)

دیه‌گو مارادونا در حال بازی برای بارسلونا

در سال ۱۹۷۸ جوزپ لوییس نونیز در انتخاباتی توسط اعضای باشگاه به عنوان مدیر جدید انتخاب شد. این تصمیم بسیار نزدیک و متصل به گذار اسپانیا در مسیر دموکراسی و پایان یافتن دیکتاتوری فرانکو در سال ۱۹۷۴ بود. هدف اصلی نونیز ارتقا دادن بارسا به سطح یک باشگاه جهانی از طریق ثبات بخشیدن به آن در زمین و خارج از آن بود. وی به توصیه کرایف، آکادمی جوانان بارسلونا، لا ماسیا را در ۲۰ اکتبر ۱۹۷۹ تأسیس کرد.[۳۷] دوره ریاست او ۲۲ سال به طول انجامید و بر بارسلونا تاثیر بسازایی گذاشت. از زمان نونیز سیاست‌های سختگیرانه‌ای برای دستمزد و نظم و انضباط به جا مانده‌است.[۳۸][۳۹]

در ۱۶ مه ۱۹۷۹ بارسلونا با شکست ۴–۳ فورتونا دوسلدورف در مقابل بیش از ۳۰٬۰۰۰ طرفدار بارسلونایی که برای دیدن بازی به بازل سوئیس آمده بودند، توانست برای اولین بار جام در جام اروپا فتح کند. در ۱۹۸۲ مارادونا با قراردی به مبلغ ۵ میلیون پوند از بوکا جونیورز خریده شد و دهمین رکورد جهان از حیث مبلغ قرار داد رقم خورد.[۴۰] در پایان فصل ۱۹۸۳–۱۹۸۲ بارسلونا توانست با مربیگری منوتی، رئال مادرید را شکست دهد و قهرمان کوپا دل ری شود. حضور مارادونا در بارسا دیری نپایید و او بارسلونا را برای پیوستن به ناپولی ترک کرد. در آغاز فصل ۱۹۸۵–۱۹۸۴ تری وینابلز به عنوان مربی انتخاب شد و توانست لا لیگا را با هافبک برجستهٔ آلمانی، برند شوستر فتح کند. در فصل بعدی او تیم را به مرحله فینال جام باشگاه‌های اروپا برد که در ضربات پنالتی بارسا مغلوب استوا بخارست شد و عنوان نایب قهرمانی را کسب کرد.[۳۸]

پس از جام جهانی فوتبال ۱۹۸۶ باشگاه گری لینکر آقای گل آن رقابت‌ها را از باشگاه اورتون خرید و با دروازه‌بان آندونی زوبیزارتا قرار دادی طولانی بست. اما تیم در حالی که شوستر در محرومیت به سر می‌برد نتوانست موفقیت‌های زیادی کسب کند. وینابلز در آغاز فصل ۱۹۸۸–۱۹۸۷ از بارسا اخراج و لوییس آراگونز جانشین او شد. تمرد بازیکنان از نونیز در رویدادی که به هسپریا موتینی شهرت دارد در همین فصل رخ داد و این فصل با پیروزی ۱–۰ در مقابل رئال سوسیداد در فینال کوپا دل ری به پایان رسید.[۳۸]

photo of Johan Cruyff
یوهان کرایف برنده چهار عنوان قهرمانی لا لیگا با بارسلونا در سمت مربی

در سال ۱۹۸۸ کرایف به عنوان سرمربی به,

ساعت 1:47 بعد از ظهر توسط Ashkan| |

باشگاه فوتبال ذوب‌آهن اصفهان یک باشگاه فوتبال ایرانی است که در شهر اصفهان قرار دارد. این تیم هم اکنون در لیگ برتر فوتبال ایران حضور دارد.

مالک این باشگاه، کارخانه ذوب‌آهن اصفهان است. این باشگاه و همشهری خود فولاد مبارکه سپاهان، دو سوی شهرآورد اصفهان هستند. این بازی به جز یک شهرآورد فوتبال، رویارویی دو کارخانه رقیب ذوب‌آهن و مجتمع فولاد مبارکه نیز هست.

تاریخچه

پیش از انقلاب (۱۳۵۷-۱۳۴۷)

بازیکنان ذوب‌آهن در یکی از بازی‌های جام تخت جمشید ۱۳۵۵

محمدعلی تقی‌زاده فرهمند در سال ۱۳۴۷ تأسیسات ورزشی کارخانه ذوب‌آهن اصفهان را بنیان گذاشت. ذوب‌آهن نخستین بازی رسمی خود را همزمان با بازگشایی ورزشگاه ۲۲ بهمن برابر پیکان انجام داد[۲] و ۴-۲ شکست خورد. از جمله بازیکنان آن تیم می‌توان روح‌الله زرگر، اصغر نیلچیان، نعمت‌الله زرگر و مصطفی قانعی را نام برد. ذوب‌آهن از فصل ۱۳۵۲ پا به جام تخت جمشید گذاشت. ذوب‌آهن که باشگاه متمول و سرمایه داری بود، ۱۴ بازیکن سپاهان را به خدمت گرفت و یوگنی لیادین را به عنوان مربی برگزید.

پس از انقلاب (۱۳۵۸-اکنون)

آنها بعد از انقلاب از سال ۱۳۷۲ با خرید امتیاز تیم تام به لیگ کشور بازگشتند و به جز سال ۱۳۷۴ که در دسته دوم حضور یافتند در بقیه سالها در دسته اول حضور داشتند.

حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا

تیم فوتبال ذوب‌آهن با غلبه بر تیم‌های قدرتمند آسیا راهی فینال لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۰ شده بود.این تیم در تاریخ ۱۳ نوامبر ۲۰۱۰ در تک بازی فینال که در استادیوم ملی المپیک توکیو واقع در کشور ژاپن برگزار شد٬ به مصاف تیم سئونگنام ایلهوا چونما رفت.تیم فوتبال ذوب‌آهن اصفهان با نتیجه‌ی ۳-۱ مقابل نماینده‌ی کره جنوبی شکست خورد و با قبول این شکست به مقام نایب قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۰ بسنده کرد.[۳]

ورزشگاه و دارایی‌ها

هم‌چنین ببینید: ورزشگاه فولادشهر

ورزشگاه فولادشهر ورزشگاه خانگی ذوب‌آهن است. باشگاه ذوب‌آهن ورزشگاه‌ها و زمین‌های ورزشی زیادی در اصفهان دارد.[۱] این باشگاه از معدود باشگاه‌های ایرانی است که ورزشگاه اختصاصی دارد.باشگاه سپاهان، همشهری ذوب‌آهن هم در همین ورزشگاه بازی می‌کند.

باشگاه موزهٔ افتخارات خود را در روزهای آغازین دی ۱۳۸۷ بازگشایی کرد.[۴] ورزشگاه فولادشهر نیز دارای ۲۲ سکوی تماشاچیان است.در جریان بازسازی سال ۱۳۸۸ در این ورزشگاه تمامی سکوها ایزولاسیون و مجهز به صندلی گردیده است.مطابق با قوانین ای‌اف‌سی نورافکن‌ها تقویت شده است و ساختمان VVIP و VIP نیز در ورزشگاه احداث گردیده در داخل ساختمان ورزشگاه سمت راست رختکن میهمان و چپ میزبان است و اتاق کنفرانس طبقه دوم قرار دارد.

بازیکنان

بازیکنان کنونی

باشگاه‌های ایرانی در هر فصل می‌توانند از ۲۲ بازیکن بزرگسال، ۸ بازیکن زیر ۲۳ سال و ۴ بازیکن خارجی استفاده کنند. فهرست زیر بازیکنان کنونی ذوب‌آهن را نشان می‌دهد.[۵]

شماره   نقش بازیکن
۲ پرچم ایران مدافع سید محمد حسینی
۳ پرچم برزیل هافبک فلیپ آلوز دسوزا
۶ پرچم ایران هافبک داوود حقی
۷ پرچم ایران هافبک محمد صلصالی Captain sports.svg
۸ پرچم ایران هافبک قاسم حدادی‌فر
۱۰ پرچم ایران هافبک اسماعیل فرهادی
۱۳ پرچم ایران هافبک
۱۴ پرچم ایران هافبک محمد منصوری
۱۵ پرچم برزیل مهاجم ایگور کاسترو
۱۶ پرچم پرتغال هافبک
۱۷ پرچم ایران هافبک سینا عشوری
۲۴ پرچم ایران هافبک
۲۶ پرچم ایران هافبک پیام صادقیان
 
شماره   نقش بازیکن
۲۷ پرچم ایران مدافع
۲۸ پرچم ایران مدافع
۳۲ پرچم ایران مدافع
۳۴ پرچم ایران مدافع
۳۷ پرچم ایران هافبک
۴۰ پرچم ایران مهاجم محمد احمدپوری
-- پرچم ایران مهاجم مهدی رجب‌زاده
-- پرچم ایران هافبک محسن مسلمان
-- پرچم ایران هافبک قاسم حدادی‌فر
-- پرچم ایران دروازه‌بان مسعود همامی
-- پرچم ایران مدافع سپهر حیدری
-- پرچم ایران هافبک فرشاد بهادرانی

بازیکنان پیشین

برای دیدن نام بازیکنان پیشین باشگاه، رده:بازیکنان باشگاه ذوب‌آهن را ببینید.

بازیکنان برجسته

مربیان

کادر فنی کنونی

نام سمت
پرچم ایران رسول کربکندی[۶] سرمربی
پرچم ایران يورگن گده کمک‌مربی
پرچم ایران عباس سیمکانی کمک‌مربی
پرچم ایران غلام امینی‌زاد مربی بدنساز
پرچم کرواسی تومیسلاو ساویچ مربی دروازبان‌ها
پرچم ایران امیرحسین شریفیان‎پور پزشک
پرچم ایران عباس مرادی فیزیوتراپ
پرچم ایران سرپرست

مربیان پیشین

تاکنون ۱۱ نفر هدایت ذوب‌آهن را بر عهده داشته‌اند. در میان مربیان، بهرام عاطف با ۱۰۵ بازی رکورددار بیشترین مربیگری و رسول کربکندی به همراه منصور ابراهیم‌زاده با قهرمانی در جام حذفی و نایب قهرمانی در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا پرافتخارترین هستند. یوگنی ایوانوویچ لیادین روس نیز از مربیان تاثیرگذار تاریخ باشگاه است.[۲]

نام مربی سال‌ها
پرچم ایران محمود یاوری (۱۳۴۷-۱۳۴۸)
پرچم ایران عزیز اصلی (۱۳۴۸-۱۳۴۹)
پرچم ایران بهرام عاطف (۱۳۴۹)
پرچم ایران محسن حاج‌نصرالله (۱۳۴۹-۱۳۵۱)
پرچم اتحاد جماهیر شوروی یوگنی لیادین (۱۳۵۲-۱۳۵۶)
پرچم ایران رسول کربکندی (۱۳۶۲-۱۳۷۲)
پرچم روسیه یوگنی لیادین (۱۳۷۲-۱۳۷۴)
پرچم ایران ناصر حجازی (۱۳۷۷-۱۳۸۰)
پرچم ایران بهرام عاطف (۱۳۸۰-۱۳۸۱)
پرچم ارمنستان ساموئل داربینیان (۱۳۸۱-۱۳۸۳)
پرچم ایران رسول کربکندی (۱۳۸۳-۱۳۸۶)
پرچم صربستان زوران جورجوویچ (۱۳۸۶)
پرچم ایران بیژن ذوالفقارنسب (۱۳۸۶-۱۳۸۷)
پرچم ایران منصور ابراهیم‌زاده (۱۳۸۷-۱۳۹۱)
,ساعت 1:44 بعد از ظهر توسط Ashkan| |

باشگاه فوتبال فولاد مبارکه سپاهان اصفهان، یک باشگاه فوتبال ایرانی است که در شهر اصفهان پایه‌گذاری شده‌است. این باشگاه هم‌اکنون در لیگ برتر فوتبال ایران (جام خلیج فارس) بازی می‌کند. مالک این باشگاه، مجتمع فولاد مبارکه است.

سپاهان پر افتخارترین تیم تاریخ لیگ برتر ایران با چهار مقام قهرمانی در دوره‌های دوم، نهم، دهم و یازدهم است و اولین تیم ایرانی است که به فینال لیگ قهرمانان آسیا و تنها تیمی است که به جام باشگاه‌های جهان در سال ۲۰۰۷ میلادی راه یافت. این تیم پرافتخارترین تیم دههٔ ۱۳۸۰ فوتبال ایران و اولین و تنها باشگاهی است که توانست در فصل ۹۱-۹۰ برای دومین بار از عنوان قهرمانی خود در لیگ برتر دفاع کند و برای سومین سال متوالی قهرمان شود.سپاهان با این سه قهرمانی تنها تیمی است که توانسته در تاریخ لیگ‌های فوتبال ایران سه بار متوالی قهرمان شود.

سپاهان در ایران به عنوان باشگاهی با مدیریت با ثبات، منظم و اصولی شناخته شده و با قهرمانی در فصل ۸۲−۸۱ به عنوان اولین قهرمان غیر تهرانی در تاریخ ایران به سلطه‌ی بی‌چون و چرای دو تیم استقلال و پرسپولیس پایان داد و به پرچمدار فوتبال ایران تبدیل شد.

تاریخچه

باشگاه شاهین اصفهان

دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰

این تیم در سال ۱۳۳۲ توسط محمود حریری بازیکن اصفهانی تیم ملی فوتبال ایران و شاهین تهران تأسیس شد.[۱][۲]

ابتدا نام باشگاه شاهین انتخاب شد چون شعبه‌ای از باشگاه فوتبال شاهین تهران بود و با الگوبرداری از این باشگاه بنیانگذاری شده بود.[۳] در سال ۱۳۴۲ به عنوان نماینده اصفهان جهت شرکت در مسابقات قهرمانی ایران به تهران آمد و بعد از تساوی ۱-۱ با تهران قهرمان شد. در سال ۱۳۴۶ باشگاه شاهین تهران منحل شد و شاهین اصفهان برای جلوگیری از انحلال مجبور به تغییر نام شد و نام سپاهان را که از نام‌های قدیمی شهر اصفهان بود برگزید و تا سال ۱۳۵۰ چهارده بار قهرمان باشگاه‌های اصفهان شد.

بازیکنان سپاهان در بازی مقابل هما در جام تخت جمشید سال ۱۳۵۳

دهه ۱۳۵۰

این تیم در سال ۱۳۵۰ به عنوان نماینده‌ی اصفهان در مسابقات انتخابی لیگ شرکت کرد. پس از غلبه بر استقلال اهواز در فینال توانست جواز صعود به جام منطقه‌ای ایران ۱۳۵۰ که بالاترین لیگ فوتبال ایران در سال ۱۳۵۰ بود را کسب کند و در میان هشت تیم این لیگ، پنجم شد. در سال ۱۳۵۰ عازم اولین سفر خارجی شد و در تورنمنت چلنج شیپ هند به مقام نایب قهرمانی رسید. برای شرکت در لیگ تخت جمشید، تیم ذوب آهن اصفهان به دلیل برخورداری از امکانات بیشتر برای این لیگ انتخاب گردید و آن‌ها مجبور به حضور در لیگ دو شدند و در نهایت قهرمان لیگ دو شدند و وارد مسابقات جام تخت جمشید شدند.آن‌ها در چهار دوره‌ی متوالی این جام حضور داشتند.

باشگاه فوتبال سپاهان اصفهان
دهه‌ی هفتاد

دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰

در دهه ۱۳۶۰ زیر سایه‌ی تیم تازه ظهور کرده‌ی تام اصفهان بودند و در این مدت مسعود تابش رهبری تیم را به عهده داشت. با شروع مسابقات لیگ آن‌ها یکی از تیم‌های همیشه حاضر در لیگ بودند.فعالیت‌های فرهنگی، ورزشی باشگاه تا اواخر سال ۱۳۷۱ ادامه داشت تا اینکه به دلیل شرایط اقتصادی بوجود آمده و با در نظر گرفتن مصالح باشگاه که در اصل بر حفظ نام سپاهان بود، از اوایل سال ۱۳۷۲ این باشگاه تحت حمایت و مدیریت کارخانه سیمان سپاهان قرار گرفت و با نام باشگاه فرهنگی ورزشی سیمان سپاهان به فعالیت خود ادامه داد. در این سال‌ها کارخانه سیمان سپاهان حمایت مالی از تیم را به عهده گرفت و تا سال ۱۳۷۹ این حمایت ادامه یافت. تغییر شرایط اقتصادی کشور و عرضه شدن سهام کارخانه سیمان سپاهان دیزیچه در بورس سهام و عدم تمایل سهامداران جدید این کارخانه به باشگاه‌داری سبب گردید تا در سال ۱۳۷۹ امتیاز باشگاه به فولاد مبارکه واگذار گردد و نام باشگاه به فولاد مبارکه سپاهان تغییر کرد.[۴]

دهه ۱۳۸۰

تیم سپاهان در دومین دوره‌ی لیگ حرفه‌ای (۸۲-۸۱) با مربی‌گری فرهاد کاظمی در پنجاهمین سال تاسیس خود و به عنوان اولین تیم غیر تهرانی قهرمان لیگ برتر شد.

در سومین دوره‌ی لیگ (۸۳-۸۲) ششم، در چهارمین دوره (۸۴-۸۳) مقام دهم، در پنجمین دوره (۸۵-۸۴) مقام هفتم و در ششمین دوره (۸۶-۸۵) مقام پنجم را کسب کرد. تیم سپاهان در هفتمین دوره‌ی لیگ برتر (۸۷-۸۶) با پشت سر گذاشتن مشکلات عدیده‌ای از جمله کسر امتیاز و اجرای حکم ۲ ماه بازی‌های خارج از خانه و برگزاری فشرده بازی‌ها در خارج از خانه، تا آخرین ثانیه‌های اتمام لیگ، قهرمان هفتمین دوره این بازی‌ها بود که این عنوان را در دقیقه ۹۶ بازی با پرسپولیس تهران با نتیجه ۲-۱ واگذار و به عنوان نایب قهرمان لیگ هفتم شناخته شد[۵] و در هشتمین دورهٔ لیگ برتر (۸۸-۸۷) مقام چهارمی را کسب کرد.

سپاهان در نهمین دورهٔ لیگ حرفه‌ای (۸۹-۸۸)، با هدایت امیر قلعه‌نویی با اقتدار و به طور زودهنگام به عنوان قهرمانی دست یافت.[۶] یک سال بعد و در دهمین دوره‌ی لیگ برتر (۹۰–۸۹) باز هم با مربی‌گری امیر قلعه‌نویی این بار هم تیم سپاهان بود که توانست قهرمانی زودهنگامی را بدست آورد و اولین تیمی باشد که توانسته است دو بار متوالی قهرمان لیگ برتر ایران شود.[۷] علاوه بر جام قهرمانی دهمین دوره لیگ برتر، جام قهرمانی دائمی مسابقات لیگ برتر به دلیل ثبت رکورد سه قهرمانی در این مسابقات به سپاهان اهدا شد.

این قهرمانی که سومین قهرمانی سپاهان در لیگ برتر بود، این تیم را پرافتخارترین تیم لیگ برتر فوتبال ایران کرد.

این تیم در سال‌های ۱۳۸۳، ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ با غلبه بر تیم‌های استقلال، پرسپولیس و صبا باطری در فینال توانست قهرمان جام حذفی شود که بدین ترتیب طی دهه اخیر٬ با ۶ قهرمانی پرافتخارترین تیم دهه ۸۰ فوتبال ایران به حساب می‌آید.

دهه ۱۳۹۰

سپاهان که در فصل ۹۰–۸۹ برای دومین سال متوالی قهرمان لیگ برتر شده بود٬ در فصل بعدی لیگ برتر٬ فصل ۹۱-۹۰ که از ابتدا لوکا بوناچیچ هدایت تیم را برعهده گرفته بود و پس از برکناری او کریم قنبری به عنوان مربی موقت انتخاب شد تا اینکه زلاتکو کرانچار به طور رسمی به عنوان سرمربی سپاهان برگزیده شد٬ برای سومین سال متوالی و چهارمین بار در لیگ برتر به قهرمانی دست یافت.با این سه قهرمانی پیاپی٬ سپاهان تنها باشگاهی در تاریخ لیگ‌های فوتبال ایران نام گرفت که توانسته سه بار متوالی به مقام قهرمانی دست پیدا کند.[۸]

ورزشگاه پانزده هزار نفری فولاد شهر. بازیکنان باشگاه فوتبال سپاهان اصفهان و مس سرچشمه در حال گرفتن عکس یادگاری. این عکس در آخرین بازی سپاهان گرفته شده است که در پایان سپاهان موفق به گرفتن جام قهرمانی در لیگ برتر ۹۱-۹۰ شد.

حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا

دو تیم سپاهان از ایران و اوراوا رد دایموندز از ژاپن با از پیش رو برداشتن حریفان به فینال مسابقات لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۷ رسیدند. تیم فوتبال اوراوا رد ژاپن، در تاریخ ۷ نوامبر ۲۰۰۷ و در دور رفت مسابقه فینال لیگ قهرمانان آسیا، در ورزشگاه فولادشهر اصفهان به مقابل تیم فوتبال سپاهان رفت که این دیدار به تساوی ۱-۱ پایان یافت.[۹] مسابقهٔ برگشت دو تیم اوراوا رد ژاپن و سپاهان ایران در روز ۱۴ نوامبر ۲۰۰۷ به میزبانی تیم ژاپنی و در ورزشگاه سایتاما برگزار شد که تیم فوتبال اوراوا رد با ۲ گل به پیروزی رسید و با کسب نتیجه‌ی ۳-۱ در مجموع دو بازی رفت و برگشت به مقام قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۷ نایل آمد. بدین ترتیب تیم فوتبال سپاهان ایران با قبول این شکست، به مقام نایب قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۷ رضایت داد.[۱۰]

شرکت در جام باشگاه‌های جهان

تیم فوتبال فولاد مبارکه سپاهان پس از کسب مقام نایب قهرمانی در مسابقات جام باشگاه‌های آسیا در سال ۲۰۰۷ مجوز حضور در مسابقات جام باشگاه‌های جهان را دریافت کرد. این تیم به عنوان اولین تیم ایرانی در این مسابقات که در توکیو ژاپن برگزار می‌گردید شرکت کرد.

سپاهان در بازی اول خود در این رقابت‌ها در تاریخ ۸۶/۹/۱۶ به مصاف ویتاکر یونایتد نیوزلند رفت. در این مسابقه که از ساعت ۱۴:۱۵ به وقت تهران در ژاپن برگزار شد، سپاهان اصفهان با گلزنی بازیکنان عراقی خود حریف را شکست داد. عماد رضا در دقایق ۳ و ۴ و عبدالوهاب ابوالهیل در دقیقه ۴۸ گل‌های سپاهان را به ثمر رساندند و برای ویتاکر یونایتد، بیزلی در دقیقه ۷۵ گلزنی کرد.[۱۱]

سپاهان در دومین دیدار خود دوباره در مقابل تیم اوراوا رد ژاپن که در فینال جام باشگاه‌های آسیا از این تیم شکست خورده بود قرار گرفت. سپاهان در پایان این دیدار ۳ بر یک مقابل این تیم شکست خورد تا از رویارویی با آث میلان ایتالیا محروم شود. ناگای (۳۲)، واشنگتن (۵۴) و هادی عقیلی (گل به خودی) در دقیقه ۷۰ گل‌های اوراوا ردز را به ثمر رساندند. تک گل سپاهان به وسیلهٔ محمود کریمی در دقیقه ۸۰ برای نمایندهٔ ایران رقم خورد.[۱۲]

در این مسابقات تیم آث میلان ایتالیا با برتری برابر بوکا جونیورز آرژانتین به مقام قهرمانی رسید و جایزه ۵ میلیون دلاری را دریافت کرد.[۱۳]

هماوردان

ذوب‌آهن اصفهان
نوشتار اصلی: شهرآورد اصفهان

شهرآورد فوتبال اصفهان که بین تیم‌های همشهری سپاهان و ذوب‌آهن انجام می‌شود٬ از حساسیت بالایی برخوردار است و همواره یکی از مهم‌ترین شهرآوردهای فوتبال ایران به شمار می‌آید.آغاز این شهرآورد به دههٔ ۱۳۵۰ برمی‌گردد.

استقلال تهران

از سال ۱۳۵۰ دو باشگاه استقلال و سپاهان دیدارهای متعددی در قالب مسابقات لیگ٬ حذفی و دوستانه با یک‌دیگر برگزار کرده‌اند.رقابت این دو تیم از دیرباز جذاب و دیدنی بوده و در حال حاضر این دیدار در لیگ برتر برای هر دوتیم و هواداران آن‌ها از جذابیتی خاص و حساسیت بالایی برخوردار است که این دیدار از مسابقات مهم هر فصل این دو تیم به شمار می‌رود.

پرسپولیس تهران

با این که پرسپولیس و سپاهان هر دو ریشه در باشگاه فوتبال شاهین دارند، در گذشته بازی این دو باشگاه هماوردی به شمار نمی‌رفت. با آغاز جام خلیج فارس و قهرمانی باشگاه‌های اصفهانی در جام‌های فوتبال ایران، به اهمیت بازی‌های رودرروی باشگاه‌های اصفهان و تهران افزوده شد. پس از نبرد قهرمانی پرسپولیس و سپاهان در جام حذفی ۸۵-۱۳۸۴ و لیگ برتر ۸۷-۱۳۸۶، این حساسیت و اهمیت دوچندان شد، به گونه‌ای که هم‌اکنون این هماوردی از مهمترین بازی‌های دو باشگاه در هر فصل است.[۱۴][۱۵]

آمار و عملکرد

فصل‌های اخیر

جدول زیر عملکرد کلی سپاهان در سال‌های اخیر را نشان می‌دهد.

فصل رتبه در لیگ برتر جام حذفی لیگ قهرمانان آسیا
۸۰-۸۱
۹ام
نیمه نهایی
راه نیافت
۸۱-۸۲
قهرمان
نیمه نهایی
۸۲-۸۳
۶ام
قهرمان
مرحله گروهی
۸۳-۸۴
۱۰ام
۱/۸ نهایی
۸۴-۸۵
۷ام
قهرمان
راه نیافت
۸۵-۸۶
۵ام
قهرمان
نایب قهرمان
۸۶-۸۷
نایب قهرمان
۱/۴ نهایی
مرحله گروهی
۸۷-۸۸
۴ام
۱/۸ نهایی
۸۸-۸۹
قهرمان
۱/۸ نهایی
۸۹-۹۰
قهرمان
۱/۴ نهایی
۱/۴ نهایی
۹۰-۹۱
قهرمان
۱/۱۶ نهایی
درحال برگزاری

تیم دوم

سپاهان نوین به عنوان تیم دوم سپاهان اصفهان شناخته می‌شود.این تیم در سال ۱۳۸۳ بنیانگذاری شده است.در سال ۱۳۸۷ سپاهان نوین با برد در مرحله‌ی پلی‌آف لیگ آزادگان به لیگ برتر صعود کرد اما بر اساس قانون سازمان تربیت بدنی مبنی بر عدم تمرکز تیم‌ها در استان‌ها و اینکه تیم‌های بدون تیم لیگ برتری را صاحب تیم کند مانع حضور تیم سپاهان نوین در لیگ برتر شد.به همین دلیل٬ تیم فولاد خوزستان امتیاز این تیم در لیگ برتر را خرید و هم‌اکنون این تیم در لیگ برتر ایران حضور دارد.[۱۶]

بازیکنان

فهرست بازیکنان باشگاه فوتبال سپاهان اصفهان در فصل ۹۱-۱۳۹۰ به شرح زیر است.[۱۷]

بازیکنان کنونی

شماره   نقش بازیکن
۲ پرچم ایران مدافع حسن اشجاری
۴ پرچم ایران میانی محرم نویدکیا Captain sports.svg
۹ پرچم ایران میانی مهدی جعفرپور
۱۰ پرچم ایران میانی حسین پاپی
۱۴ پرچم آلبانی مهاجم جواهیر سوکای
۱۵ پرچم ایران میانی امید ابراهیمی
۱۷ پرچم ایران مدافع ابوالحسن جعفری
۱۹ پرچم برزیل مهاجم برونو سزار
۲۰ پرچم ایران میانی احمد جمشیدیان
۲۲ پرچم ایران دروازه‌بان رضا محمدی
۲۴ پرچم ایران میانی اکبر ایمانی
۲۵ پرچم ایران مدافع ایمان کیانی
۲۶ پرچم ایران مدافع سعید لطفی
۲۷ پرچم ایران دروازه‌بان هادی ریش اصفهانی
۳۰ پرچم ایران دروازه‌بان محمد ناصری
۳۱ پرچم ایران مهاجم سردار آزمون
 
نوشته شده در دو شنبه 12 تير 1391برچسب:,ساعت 1:42 بعد از ظهر توسط Ashkan| |

باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران یک باشگاه فوتبال ایرانی است که در سال ۱۳۴۲ در شهر تهران، پایتخت ایران بنیانگذاری شده‌است.[۷]

پرسپولیس در جام خلیج فارس بازی می‌کند و پس از سال ۱۳۴۷، در تمامی ادوار برگزارشده در بالاترین سطح لیگ فوتبال ایران حضور داشته‌است.[۸] این باشگاه پرافتخارترین[۹][۱۰] و پرهوادارترین[۱۱] باشگاه فوتبال در ایران است و شهرآورد این تیم با استقلال، مهمترین بازی باشگاهی در ایران است. همچنین بر پایه گزارش کنفدراسیون فوتبال آسیا، پرسپولیس به عنوان پرهوادارترین تیم فوتبال آسیا شناخته شده‌است و پس از آن دالیان چین و الهلال عربستان در رتبه‌های بعدی قرار دارند.[۱۲][۱۳]

پرسپولیس از آغاز تاریخ خود، ۹ بار در بالاترین دسته لیگ فوتبال ایران به قهرمانی رسیده (یک جام منطقه‌ای، ۲ جام تخت جمشید، ۴ جام آزادگان و ۲ جام خلیج فارس) و از این جهت رکورددار است. ۵ بار قهرمانی در جام حذفی ایران و یک قهرمانی در جام برندگان جام آسیا از دیگر قهرمانی‌های مهم پرسپولیس‌اند.

فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال این باشگاه را پس از الهلال عربستان، یوکوهاما مارینوس ژاپن و استقلال در رده چهارم برترین باشگاه‌های فوتبال آسیا در قرن بیستم اعلام کرده‌است.[۱۴]

تاریخچه

 

پیش از انقلاب

دهه ۱۳۴۰

شماره   نقش بازیکن
۳۲
بازیکنان آغازگر نخستین بازی رسمی باشگاه پرسپولیس (پس از پیوستن شاهینی‌ها) برابر تاج در روز ۱۶ فروردین ۱۳۴۷ در ورزشگاه امجدیه.[۱۵] مربی پرسپولیس پرویز دهداری بود.[۱۶]
پیوستن بازیکنان تیم فوتبال منحل شده شاهین تهران به پرسپولیس، باعث محبوبیت این تیم شد.[۱۷]

باشگاه ورزشی پرسپولیس متعلق به «شرکت سی. آر. سی» در دی ماه سال ۱۳۴۲ به دست علی عبدُه در اوین و جاده قدیم شمیرانات بنیانگذاری شد. باشگاه اصلاً در بولینگ و چند ورزش دیگر فعال بود (بولینگ عبده) و یک تیم فوتبال در دسته دوم تهران داشت.[۱۸][۱۲][۱۹][۲۰] در آن سو، و در تاریخ ۱۸ تیر ۱۳۴۶؛ باشگاه شاهین که در دهه ۱۳۴۰ بازیکنان زیادی در تیم ملی ایران داشت و در میان مردم محبوب بود، به دستور سازمان ورزش و تفریحات ایران رسماً منحل شد.[۲۱][۲۲] با رایزنی‌های عبده با پرویز دهداری (مربی شاهین) و مسعود برومند (سرپرست شاهین)، بیشتر بازیکنان باشگاه شاهین به پرسپولیس پیوستند و باعث شهرت و محبوبیت آن شدند.[۱۲][۱۹][۲۲][۲۳] دهداری مربی و برومند سرپرست پرسپولیس شدند و باشگاه توانست در مسابقات رده‌بندی دسته‌های کشور در گروه خود اول شود و به بالاترین دسته لیگ فوتبال ایران راه یابد.[۱۲] آن‌ها در مسابقات قهرمانی آسیا (مسابقاتی که میان تیم‌های ایرانی برای شرکت در جام باشگاه‌های آسیا برگزار شد) نیز قهرمان شدند و به عنوان نخستین نماینده ایران به جام باشگاه‌های آسیا رفتند.[۱۲][۲۴][۲۵]

در سال ۱۳۴۸، محمود خیامی، مدیر کارخانه ایران ناسیونال که از هواداران شاهین بود تصمیم گرفت برای تبلیغ خودروی تازه‌تولید پیکان از بازیکنان پرسپولیس استفاده کند[۱۲] و پس از امضای پروتکل همکاری با عبده[۲۳] بازیکنان پرسپولیس به شکل دسته‌جمعی به باشگاه پیکان کوچیدند[۱۹] و با این تیم موفق به کسب مقام قهرمانی در جام شدند، در حالی که پرسپولیس در جایگاه یازدهم قرار گرفت.[۲۶] یک سال بعد بازیکنان به پرسپولیس بازگشتند و تحت رهبری حسین فکری،[۲۳] پس از تاج در جای دوم قرار گرفتند.[۲۷] در همین سال دست پرسپولیس از جام منطقه‌ای هم کوتاه ماند.[۲۸]

دهه ۱۳۵۰ تا انقلاب

بازیکنان پرسپولیس در سال ۱۳۵۰. پرسپولیس در این سال با ۱۳ پیروزی و ۱ شکست از ۱۴ بازی جام منطقه‌ای ایران ۱۳۵۰ به نخستین قهرمانی تاریخ خود رسید.[۲۹]

در سال ۱۳۵۰، پرسپولیس تحت مربیگری آلن راجرز[۲۳] در دومین دوره جام منطقه‌ای به قهرمانی رسید.[۲۹] یک سال بعد، عبده اعلام کرد باشگاه پرسپولیس حرفه‎ای است[۲۳][۱۹] و بازیکنانش فقط در بازی‎های حرفه‌ای شرکت خواهند کرد. بنابراین بازیکنان به دو دسته تقسیم شدند و عده‎ای در تیم حرفه‎ای و عده‌ای در تیم آماتور عضویت یافتند.[۳۰] در آن سال مسابقات فوتبال کشوری در ایران برگزار نگردید، و پرسپولیس که در با تیم آماتورهایش شرکت کرده‌بود، در میان ۱۶ تیم در جای یازدهم قرار گرفت.[۳۱] در آن دوره پرسپولیس در ورزشگاه اختصاصی خود موسوم به ورزشگاه آپادانا[۳۲] تمرین می‎کرد و عبده برای فعال نگه‎داشتن تیم اصلی، باشگاه‎های صاحب‌نامی همچون سائوپائولو و چلسی را برای بازی دوستانه به تهران آورد.[۳۰] اما در سال ۱۳۵۲ به دلیل عدم وجود زیرساخت‎های فوتبال حرفه‎ای در ایران[۱۲] و اعتراض خسروانی به آتابای، رئیس وقت فدراسیون فوتبال ایران[۳۰] عبده پس از فروش ورزشگاه باشگاه فعالیت حرفه‎ای پرسپولیس را منحل کرد.[۲۳][۱۹][۳۲]

پرسپولیس در این سال‎ها، کم‎کم از مکتب شاهین فاصله گرفت.[۱۲]

جام تخت جمشید در سال ۱۳۵۲ بازگشایی شد. در ۵ دوره‌ای که از این جام برگزار شد، پرسپولیس همواره از بهترین تیم‌ها بود و به ۲ قهرمانی (۱۳۵۲ و ۱۳۵۴) و ۳ نایب‌قهرمانی (۱۳۵۳، ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶) رسید.[۱۲][۳۳][۲۳] جام تخت جمشید ۱۳۵۷ نیز در حال انجام بود که با روی‌دادن انقلاب نیمه‌کاره ماند. پرسپولیس در این جام با یک امتیاز کمتر از شهباز دوم بود.[۳۴]

پرسپولیس تا پایان جام تخت جمشید پرافتخارترین باشگاه فوتبال ایران بود.[۱۲]

پس از انقلاب

انقلاب و دهه ۱۳۶۰

علی پروین ملقب به «سلطان» که از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است،در دهه ۶۰ مربی–بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس بود.[۷]

پس از انقلاب، باشگاه تحت تاثیر آن قرار گرفت و لیگ کشوری فوتبال ایران منحل شد.[۱۷] بسیاری از بازیکنان تیم عوض شدند،[۱۲][۳۵] اما توانستند در جام شهید اسپندی (۱۳۵۸) قهرمان شوند.[۲۳] با آغاز جنگ ایران و عراق و دهه ۱۳۶۰، لیگ فوتبال سراسری ایران همچنان تعطیل بود (تا سال ۱۳۶۸ که جام قدس برگزار گردید) و پرسپولیس تنها در شرکت می‌کرد.[۱۹] این باشگاه در ۱۰ دوره برگزاری این جام در دهه ۶۰، به ۷ قهرمانی و ۲ نایب‌قهرمانی دست یافت.[۲۳][۳۶] در سال ۱۳۶۶، پرسپولیس در کنار قهرمانی در جام حذفی تهران و جام باشگاه‌های تهران، موفق به کسب اولین قهرمانی خود در جام حذفی ایران هم شد تا در یک سال ۳ جام بگیرد.[۲۳]

دهه ۱۳۷۰

دهه ۱۳۷۰، برای باشگاه موفقیت‌آمیز بود و با یک قهرمانی در جام برندگان جام آسیا[۳۷] آغاز شد. پرسپولیس در ۱۰ دوره جام آزادگان شرکت کرد و به ۴ قهرمانی و ۳ نایب‌قهرمانی دست‌یافت.[۲۳][۳۸] این باشگاه در این سال‌ها از پایه‌های اصلی تیم ملی فوتبال ایران بود،[۳۹] تا جایی که در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه ۹ نفر از ۲۲ بازیکن ایران در آن زمان عضو این تیم بودند.[۴۰] پرسپولیس در این دهه به ۲ قهرمانی جام حذفی و ۳ بار سومی جام باشگاه‌های آسیا نیز دست یافت.[۲۳][۲۴]

دهه ۱۳۸۰

پرسپولیس با برد در هفته پایانی ۸۷-۸۶ برابر سپاهان پس از ۶ سال نخستین قهرمانی‌اش را به دست آورد.[۴۱]

با آغاز دهه ۱۳۸۰، لیگ برتر فوتبال ایران راه‌اندازی شد و پرسپولیس در نخستین دوره آن قهرمان شد.[۴۲][۴۳] فصل بعد، پرسپولیس از نخستین دوره لیگ قهرمانان آسیا حذف شد[۴۴] و در لیگ نتایج خوبی نگرفت. این سال‌ها آغاز دورانی بود که سالنامه رسمی باشگاه آن را «دوران جدال با بحران» نامیده‌است، تا جایی که پرسپولیس حتی مقام ۹ام لیگ را هم تجربه کرد.[۲۳] دو فصل بعد، پرسپولیس پس از ۶ سال دوری از جام در جام خلیج فارس ۸۷-۱۳۸۶ به قهرمانی رسید[۴۱] و این دهه را با دو قهرمانی متوالی در جام حذفی (۸۹-۱۳۸۸ و ۹۰-۱۳۸۹) به پایان برد.[۴۵]

نام، نماد و رنگ

پیراهن پرسپولیس در فصل ۸۷-۱۳۸۶ تولید اول‌اشپورت
سرستون هما در تخت جمشید

پرسپولیس یک واژهٔ یونانی به معنای شهر پارسی است که از دو واژهٔ «پرسه» (به یونانی: Πέρσης) به معنای پارسی و «پولیس» (به یونانی: Πόλις) به معنای شهر تشکیل شده‌است. یونانیان باستان به پارسه یا تخت جمشید، پایتخت دودمان هخامنشیان، پرسپولیس می‌گفتند.[۴۶]

در سال ۱۳۶۰، سازمان تربیت بدنی نام بولینگ عبده را به مجموعه ورزشی شهید چمران تغییر داد و قرار شد پرسپولیس از سال ۱۳۶۱، با نام دیگری فعالیت کند.[۴۷] بازیکنان در اعتراض به این تصمیم، در بازی با هما در جام باشگاه‌های تهران حاضر نشدند و قهرمانی این مسابقات را از دست دادند.[۳۵][۴۷] در دی ۱۳۶۵، پرسپولیس تحت پوشش بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی قرار گرفت. بنیاد مستضعفان تصمیم گرفت نام تیم را به «آزادی» تغییر دهد. بازیکنان با این تغییر نام موافق نبودند.[۴۷] در ۲۷ بهمن ۱۳۶۵، نام باشگاه رسماً به «پیروزی» تغییر یافت. اداره کل تربیت بدنی استان تهران در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که «این تغییر نام به پیشنهاد بازیکنان صورت گرفته‌است.»[۴۸] با این وجود، رسانه‌ها و مردم ایران بیشتر نام پرسپولیس را به کار می‌برند.[۴۷]

در آگهی ثبت نمادی که شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس در سال ۱۳۷۰ به ثبت رسانده، این توضیح آمده‌است: «کلمه پرسپولیس و علامت فانتزی. تصویر جامی که از دو طرف با دو سر اسب هخامنشی تلاقی دارد.»,

ساعت 1:39 بعد از ظهر توسط Ashkan| |

باشگاه فوتبال استقلال تهران یک باشگاه فوتبال ایرانی است که در سال ۱۳۲۴ در شهر تهران بنیانگذاری شده‌است. استقلال پیش از انقلاب ایران تاج نام داشت.[۳] باشگاه فوتبال استقلال بعد از باشگاه راه‌آهن قدیمی‌ترین تیم باشگاهی در ایران به حساب می‌آید.[۷]

این باشگاه هم‌اکنون در لیگ برتر ایران بازی می‌کند. استقلال با دو قهرمانی در جام باشگاه‌های آسیا (جام باشگاه‌های آسیا ۱۹۷۰ و جام باشگاه‌های آسیا ۹۱-۱۹۹۰) و دو نایب قهرمانی (جام باشگاه‌های آسیا ۹۲-۱۹۹۱ و جام باشگاه‌های آسیا ۹۹-۱۹۹۸) و دو مقام سومی (جام باشگاه‌های آسیا ۱۹۷۱ و جام باشگاه‌های آسیا ۲۰۰۲)، پُرافتخارترین باشگاه فوتبال ایران در رقابت‌های آسیایی و دومین باشگاه پرافتخار تاریخ قاره آسیا محسوب می‌شود.[۳][۸][۹] استقلال همچنین با هفت قهرمانی در بالاترین دسته فوتبال ایران، لیگ منطقه‌ای ایران یک بار، جام تخت جمشید یک بار، لیگ قدس یک بار، جام آزادگان ۲ بار و لیگ برتر ۲بار، دومین تیم پرافتخار در لیگ ایران[۱۰] و با ۶ قهرمانی و ۳ نایب قهرمانی، پرافتخارترین تیم در جام حذفی ایران است.[۱۱]

رقیب سنتی این باشگاه، پرسپولیس است. این دو باشگاه پرطرفدارترین و پرافتخارترین تیم‌های فوتبال ایران و برگزارکنندهٔ شهرآورد تهران هستند.[۳] فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال این باشگاه را پس از الهلال عربستان و یوکوهاما مارینوس ژاپن، سومین باشگاه برتر فوتبال آسیا در قرن بیستم اعلام کرده‌است.[۱۲] همچنین این فدراسیون، باشگاه فوتبال استقلال را با ۵۹۳ امتیاز در رتبه ۲۸۰ مین باشگاه جهان در طی ۱۰ سال گذشته قرار داد که بر این اساس بعد از باشگاه سپاهان که در رده ۲۳۷ جهان قرار دارد، تیم استقلال تهران دومین باشگاه فوتبال برتر ایرانی در طی ۱۰ سال اخیر می‌باشد.[۱۳] همچنین این باشگاه در مجموع امتیازات تیم‌ها در تاریخ لیگ برتر، در رتبه نخست قرار دارد و در مجموع تمام ادوار لیگ برتر ایران صاحب بیشترین گل زده و بیشترین برد می‌باشد.

تاریخچه

 

دوچرخه سواران

نشان پیشین باشگاه تاج

در سال ۱۳۲۳ تعدادی از دوچرخه‌سواران باسابقه و دارای عناوین قهرمانی در کشور تصمیم گرفتند با ایجاد مرکزی برای گردهمایی‌های دوستانه، پایه‌های یک تشکل صنفی را برپا کنند. باشگاه دوچرخه سواران در ۴ مهر ۱۳۲۳ توسط چند جوان نظامی و دانشجوی دوچرخه‌سواری در تهران تاسیس شد و در ابتدا فقط به دوچرخه‌سواری اختصاص داشت. اما بعدا رشته‌های دیگر از جمله فوتبال نیز به به فعالیت‌های باشگاه اضافه شدند و این درحالی بود که علی دانایی‌فرد باشگاه فوتبال نور را هدایت می‌کرد که بعد از شکست تیم فوتبال کارگر آبادان، مورد توجه دوچرخه‌سواران قرار گرفت و با مذاکرات قرار بر آن شد تا از آن پس تیم نور تحت عنوان تیم فوتبال دوچرخه سواران فعالیت کند.[۱۵] تیم فوتبال دوچرخه‌سواران از ابتدا با لباس آبی رنگ در مسابقات حاضر[۱۶] و در میان تیم‌های شاهین، سرباز و دارایی در رقابت‌های اصلی فوتبال ایران بازی می‌کرد[۱۵]". اولین بازی رسمی تیم دوچرخه سواران در ۱۵ اسفند ۱۳۲۸ و در برابر تیم شاهین و در حضور بیش از ۲۰ هزار تماشاگر در ورزشگاه امجدیه برگزار شد، که در آن دیدار تیم دوچرخه سواران توانست با نتیجه ۱-۰ پیروز شود.[۱۶]

تاج

تیم قدیمی تاج، منصور پور حیدری دومین نفر نشسته از چپ

در سال ۱۳۲۸ پرویز خسروانی امتیاز باشگاه دوچرخه‌سواران را در اختیار گرفت و نام آن بعد از بحث و رای‌گیری بین اعضای هیات مدیره به «باشگاه فوتبال تاج» تغییر و به ثبت رسید. مدیر باشگاه، سروان بود. حضور افرادی نظیر اسدالله علم، نخست وزیر وقت در هئیت مدیره باعث شد تا بودجه قابل توجهی در اختیار باشگاه قرار گیرد.[۱۵]

استقلال

پس از انقلاب ۱۳۵۷ با مشورت برخی از بازیکنان قدیمی باشگاه (ازجمله منصور پورحیدری کردنوری و جلالی) نام تاج به استقلال، تغییر پیدا کرد.هرچند زمزمه هائی مبنی بر باز گرداتدت اسم قیلی این تیم به گوش میزسد ولی اکثر هوتاداران قدیمی باشگاه این تیم را به نام تاج میشناسند[۱۵]

نام، نماد و رنگ

باشگاه در سال ۱۳۲۴ با نام دوچرخه‌سواران بنیانگذاری شد.[۱۷][۱۸] پس از ثبت باشگاه به نام پرویز خسروانی و علی عبدالهی نوروزی، نام باشگاه با تصویب هیئت مدیره در تاریخ ۱ اسفند ۱۳۲۸[۱۹] به تاج تغییر یافت.[۱۷] پس از وقوع انقلاب، باشگاه استقلال نام نهاده شد.[۱۷][۱۸] رنگ لباس استقلال از آغاز، آبی بوده‌است[۱۷] و رنگ آبی یکی از نمادهای این باشگاه به شمار می‌رود و از این رو آبی‌پوشان یکی از لقب‌های باشگاه‌است.[۴]

هواداران و هماوردان

در فصل ۹۹-۱۹۹۸ جام باشگاه‌های آسیا و در بازی، استقلال و جوبیلو ایواتا ژاپن که در ورزشگاه آزادی برگزار می‌شد، با حضور ۱۲۰ هزار نفر، پرتماشاچی‌ترین بازی تاریخ جام باشگاه‌های آسیا بوده‌است.[نیازمند منبع] همچنین در بازی پایانی پنجمین دوره لیگ برتر و در مقابل برق شیراز که به پیروزی ۴ بر ۱ استقلال و قهرمانی این تیم منجر شد، تعداد ۱۱۰ هزار نفر از هواداران استقلال برای دیدن قهرمانی تیم محبوبشان به ورزشگاه آمدند که پرتماشاچی ترین بازی تاریخ لیگ برتر ایران بوده‌است. البته لازم به ذکر است که طرفداران استقلال تهران در استان خوزستان نسبت به شهرهای دیگر حتی پایتخت بسیار بیشتر هستند و بسیاری از مردم شهر اهواز را به شهر استقلال تشبیه می‌کنند.[۲۰]

رقیبان سنتی

شهرآورد تهران

نوشتار اصلی: شهرآورد تهران
نمایی از هواداران استقلال در ورزشگاه آزادی در جریان ۶۹امین شهرآورد تهران، ۲۳ مهر ۱۳۸۹

بازی میان استقلال و پرسپولیس، دو باشگاه پرهوادار و پرافتخار ایران، مهم‌ترین مسابقهٔ باشگاهی فوتبال در ایران است.[۳] نخستین بازی دو تیم در روز ۱۶ فروردین ۱۳۴۷، نخستین بازی رسمی پرسپولیس بود که با نتیجهٔ بدون گل پایان یافت.[۲۱] فردای آن روز، روزنامه کیهان ورزشی (مهمترین روزنامه ورزشی آن زمان) روی جلد خود هیچ چیز از بازی ننوشت و تیتری از فوتبال دخترها داشت.[۲۲] بر خلاف گذشته، امروزه این بازی همواره با حساسیت بالا و تماشاگران زیاد همراه‌است و برگزاری آن بازتاب‌های زیادی در ایران دارد.[۳][۲۳] معمولاً این بازی را حدود ۱۰۰٬۰۰۰ نفر در ورزشگاه آزادی تهران تماشا می‌کنند.[۳] این شهرآورد گاهی به خشونت میان بازیکنان، و درگیری میان هواداران می‌انجامد و هولیگان‌ها به ناوگان حمل و نقل عمومی از جمله اتوبوس‌ها آسیب می‌زنند.[۲۳][۲۴] مجله ورلدساکر در شماره ژوئیه ۲۰۰۸ خود، فهرستی از ۵۰ شهرآورد دنیا منتشر کرد؛ و شهرآورد تهران را در رتبه ۱ام آسیا و ۲۲وم جهان قرار داد.[۲۵]

سپاهان اصفهان

از سال ۱۳۵۰ دو باشگاه استقلال و سپاهان دیدارهای متعددی در قالب مسابقات لیگ، حذفی و دوستانه با یک‌دیگر برگزار کرده‌اند. رقابت این دو تیم از دیرباز جذاب و دیدنی بوده و در حال حاضر این دیدار در لیگ برتر برای هر دوتیم و هواداران آن‌ها از جذابیتی خاص و حساسیت بالایی برخوردار است که این دیدار از مسابقات مهم هر فصل این دو تیم به شمار می‌رود.

ورزشگاه و دارایی‌ها

هواداران استقلال در ورزشگاه آزادی تهران
استقلال–برق شیراز، هفته پایانی لیگ برتر پنجم

استقلال هم‌اکنون برای بازی‌های خانگی خود ورزشگاه آزادی را اجاره می‌کند.[۲۶][۲۷] این باشگاه پیش از ساخته شدن ورزشگاه آزادی تهران، در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی کنونی) به میدان می‌رفت. استقلال در پی بازسازی چمن ورزشگاه آزادی، در فصل ۸۲-۸۱ بازی‌های خانگی خود را در ورزشگاه تختی برگزار کرد.[۲۸]

در روز ۱۶ تیر ۱۳۸۷، کلنگ کمپ اختصاصی باشگاه استقلال در پارک ارم تهران به زمین خورد.[۲۹] علی فتح‌الله‌زاده، مدیرعامل آن زمان استقلال اعلام کرد که ارزش این کمپ ۷۰ میلیارد تومان است.[۳۰]

باشگاه استقلال در تیر ۱۳۸۸، با پرداخت ۲ میلیارد تومان مالک ۱٪ از سهام بانک تات شد،[۳۱] این کار در آغاز با استقبال کارشناسان روبرو شد و اقدامی جهت سودآوری آینده باشگاه دانسته‌شد.[۳۲] در پایان سال ۱۳۸۸، استقلال به دلیل اختلاف‌های مدیریتی سهمش را با ۱۸٪ سود واگذار کرد.[۳۳]

آمار و رکوردها

 

فصل‌های اخیر

جدول زیر عملکرد کلی استقلال در ۱۱سال اخیر را نشان می‌دهد.

فصل لیگ برتر جام حذفی جام
باشگاه‌های آسیا
۸۱–۱۳۸۰
دوم
قهرمان
۱/۱۶پایانی
۸۲–۱۳۸۱ ۹ام    
۸۳–۱۳۸۲
دوم
پایانی
 
۸۴–۱۳۸۳
سوم
   
۸۵–۱۳۸۴
قهرمان
انصراف
حذف
۸۶–۱۳۸۵ ۴ام    
۸۷–۱۳۸۶ ۱۳ام
قهرمان
حذف
۸۸–۱۳۸۷
قهرمان
۱/۱۶ پایانی
حذف در مرحله گروهی
۸۹–۱۳۸۸
سوم
۱/۱۶ پایانی
۱/۸ پایانی
۹۰–۱۳۸۹
دوم
نیمه پایانی
حذف در مرحله گروهی
۹۱–۱۳۹۰
سوم
قهرمان
۱/۸ نهایی

تیم‌های دیگر

خانواده تیم‌های تاج

تاج مسجدسلیمان، سال ۱۳۵۰

در دهه ۱۳۴۰، باشگاه تاج و شاهین، اولین باشگاه‌هایی بودند که در ایران مدرسه فوتبال راه‌اندازی کردند.[۳۴] بازیکنان این مدارس فوتبال، پشتوانه‌ای برای آینده باشگاه بودند.[۳۴] باشگاه تاج در آن زمان پشتوانه مالی خوبی داشت،[۳۴] و در بیشتر شهرستان‌ها دارای شعبه بود.[۳۴][۳۵] اهواز، رشت، مسجدسلیمان و همدان از جمله این شهرها بودند.[۳۴] این شعبه‌ها، حتی پس از پیروزی انقلاب نیز بنیان باشگاه استقلال را تشکیل می‌دادند.[۳۵]

یکی از شعبه‌های موفق، تاج اهواز بود که از همان ابتدا گروهی از بازیکنان خوب استان خوزستان را داشت و حتی توانست امتیاز لازم برای صعود به جام تخت جمشید ۱۳۵۲ را بدست‌آورد، اما چون مطابق قانون تنها یک تیم از هر باشگاه می‌توانست در بالاترین دسته بازی کند؛ (و تاج تهران نیز در این دسته بود) از صعود باز ماند.[۳۶] دو سال پیش از آن نیز، تاج مسجدسلیمان در سال ۱۳۵۰ در جام منطقه‌ای ایران شرکت کرده‌بود و در میان ۸ تیم، ششم شده‌بود.[۳۷]

پس از انقلاب نیز، استقلال رشت (که زیر نظر شهرداری رشت بود)[۳۸] و استقلال اهواز در رده‌های بالای لیگ فوتبال ایران حضور داشتند. بعدها امتیاز استقلال رشت به پگاه گیلان فروخته شد، اما استقلال اهواز تاکنون در فوتبال ایران حضور دارد. با این که استقلال اهواز، برخلاف استقلال تهران توسط بخش خصوصی مدیریت می‌شود[۳۹] و دو باشگاه ارتباطی با هم ندارد، گاهی «برادر» یکدیگر خوانده می‌شوند.[۴۰][۴۱]

تیم‌های پایه

تیم‌های پایه استقلال در چهار رده سنّی [۴۲]

تیم زنان

تیم فوتبال دختران تاج در سال ۱۳۴۹، پیش از برد ۶-۰ برابر دیهیم.

باشگاه تاج، نخستین باشگاه فوتبال در ایران بود که برای زنان کلاس فوتبال تمرینی گذاشت و از پیشگامان فوتبال زنان در ایران بود.[۴۳] در تابستان ۱۳۸۷، رئیس کمیته بانوان فدراسیون فوتبال ایران از این باشگاه درخواست کرد تا در لیگ شرکت کند.[۴۴] در بهمن ۱۳۸۷، خبر بازی دوستانه تیم

نوشته شده در دو شنبه 12 تير 1391برچسب:,ساعت 1:37 بعد از ظهر توسط Ashkan| |

لاک‌پشت‌ها هم پرواز می‌کنند فیلمی است به نویسندگی و کارگردانی بهمن قبادی که در سال ۱۳۸۳ ساخته شده‌است. این فیلم ۹۶ دقیقه‌ای به زبان کردی و با زیرنویس فارسی در یکی از سالن‌های سینما فرهنگ تهران به نمایش درآمد. موسیقی فیلم ساختهٔ حسین علیزاده است. «لاک پشت‌ها هم پرواز می‌کنند» که پیش از این «ماهواره» (ستلایت) نام داشت پس از فیلمهای زمانی برای مستی اسب‌ها (۱۳۷۸) و آوازهای سرزمین مادری ام (۱۳۸۰) سومین فیلم بلند بهمن قبادی است. «لاک پشت‌ها هم پرواز می‌کنند» نخستین فیلمی بود که پس از اشغال عراق توسط آمریکا، در عراق ساخته شد.

خلاصه داستان

فیلم در جریان جنگ عراق به زندگی گروهی از مردم کرد در مرز ترکیه و ایران می‌پردازد. کاک‌ستلایت علاوه بر نصب آنتن‌های ماهواره برای اهالی اردوگاه پناهجویان، سر دسته گروهی از بچه‌های دهکده نیز هست که کارشان جمع‌آوری مین‌های پیرامون دهکده‌است. تا اینکه آگرین به همراه برادرش وارد دهکده می‌شوند. آگرین در جریان حمله نیروهای عراقی به حلبچه، توسط سربازانی که والدینش را کشته اند مورد تجاوز قرار می‌گیرد. فشار روانی ناشی از این حوادث است که جریان اصلی فیلم را رقم می‌زند.

جایزه‌ها

«لاک پشت‌ها هم پرواز می‌کنند» یکی از موفق‌ترین فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های خارجی بود. این فیلم توانست جایزه اصلی جشنواره سن سباستین را ببرد. این موفقیت‌ها سبب شد این فیلم از سوی ایران برای شرکت در مراسم اسکار سال ۲۰۰۴ فرستاده شود.

  1. خرس شیشه‌ای - جایزه ویژه جشنواره برلین برای بهمن قبادی
  2. پروانه زرین بهترین فیلم در
  3. فیلم برگزیده تماشاگران و بهترین فیلم جشنواره مکزیکوسیتی (۲۰۰۵)
  4. فیلم برگزیده تماشاگران جشنواره جهانی روتردام (۲۰۰۵)
  5. فیلم برگزیده تماشاگران جشنواره سائو پائولو (۲۰۰۴)

بازیگران

  • سوران ابراهیم
  • آواز لطیف
  • صدام حسین فیصل
  • هیرش فیصل رحمان
  • آجیل زیباری
  • عبدالرحمان کریم
لاک‌پشت‌ها هم پرواز می‌کنند

پوستر فیلم لاک پشت‌ها هم پرواز می‌کنند
کارگردان بهمن قبادی
تهیه‌کننده بهمن قبادی
نویسنده بهمن قبادی
بازیگران




موسیقی حسین علیزاده
توزیع‌کننده IFC Films
تاریخ انتشار ۱۳۸۳
مدت زمان ۹۶ دقیقه
زبان کردی

نوشته شده در دو شنبه 12 تير 1391برچسب:,ساعت 1:36 بعد از ظهر توسط Ashkan| |

داستان های کوتاه و خواندنی


هرچند متاسفانه در بسیاری از پارامترهای مثبت در رده آخرین کشورهای دنیا و در بسیاری از گزینه های منفی در رده اولین های دنیا هستیم؛ اما در برخی زمینه های قابل توجه هم رتبه مناسبی در دنیا داریم که دونستنش برای حفظ روحیه مان خوبه بطوریکه بر اساس یک پژوهش صورت گرفته، کشور ایران در موارد مورد اشاره در زیر صاحب رکورد اولین ها در کتاب گینس است.


با این امید که با تلاش و کوشش و اعتماد به نفس و علاقه به حفظ داشته های مثبت ملی میزان موارد مثبت را روز به روز بیشتر کنیم و ایران را بگونه ای بسازیم که سربلندی نسل های آینده را موجب شود. 1. بیشترین تولید پسته


2. بیشترین تولید خاویار


3. بیشترین تولید خانواده توت


4. بیشترین تولید زعفران (80% کل تولید جهانی)


5. بیشترین تولید زرشک


6. بیشترین تولید میوه آلویی (از قبیل شفت و گیلاس و غیره)


7. بالاترین دمای ثبت شده روی سطح زمین (70.7 درجه سانتیگرد در کویر لوت)


8. بیشترین تلفات انسانی در سرما و کولاک برفی (4000 نفر در کولاک سال 1350 کشته شدند، میزان بارش برف 8 متر در 5 روز)


9. بزرگترین واردکننده گندم


10. بیشترین فرار مغزها


11. بیشترین نسبت زن به مرد در مدارس و دانشگاه ها (1.23 زن در مقابل هر مرد)


12. بالاترین میزان تشعشات زمینی، با شدت سالانه 260 میلی سیورت در رامسر (مقایسه= یک عکس رادیوگرام سینه 0.05 میلی سیورت، میدانهای اطراف چرنوبیل 25 میلی سیورت)


13. بیشترین تعداد زمینلرزه های بزرگ (بالای 5.5 ریشتر)


14. دقیقترین تقویم دنیا (تقویم جلالی)


15. بیشترین مصرف تریاک و هرویین (امریکا بیشترین مصرف كوكایین را دارد)


16. بیشترین تعداد تغییر پایتخت در طول تاریخ (تهران سی و دومین پایتخت ایرانست)


17. کهن ترین کشور دنیا (تاسیس شده در 3200 سال قبل از میلاد مسیح)


18. میزبان بزرگترین جمعیت مهاجر جهان (اکثرا عراقی و افغانی)


19. بزرگترین تولید کننده فیروزه


20. بزرگترین منابع روی در جهان


21. بزرگترین تولید کننده و صادر کننده فرش های دست بافت (75% کل تولید جهانی)


22. بیشترین مصرف کننده نوشابه در جهان (سرانه مصرف نوشابه‌های گازدار در ایران ۴۲ لیتر است در حالیکه در مقایسه با آمار دیگر کشورهای جهان، سرانه مصرف بطور متوسط ۱۰ لیتر است)


23. بزرگترین سیستم بانکی اسلامی (کل سرمایه 236 میلیارد دلار)


24. بالاترین میزان وابستگی به انرژی (بیشترین اتلاف انرژی در جهان)


25. بزرگترین منابع انرژی هیدروکربن (گاز و نفت با هم، با ارزش 14000 میلیارد دلار بر حسب قیمت جهانی 75 دلار هر بشکه نفت)


26. بالاترین تناسب ذخایر به تولید برای نفت در جهان (با میزان تولید کنونی ایران معادل 89 سال ذخایر نفتی دارد)


27. بیشترین اکتشافات نفت و گاز در جهان (در شرایط فعلی با حفر هر پنج حلقه چاه اکتشافی، چهار حلقه چاه به کشف ذخایر نفت و گاز می رسد بطوریکه از ابتدای سال 2000 میلادی تاکنون ایران بیشترین اکتشافات نفت و گاز جهان را داشته است)


28. بزرگترین فوران چاه نفت در تاریخ (نشت چاه نفتی قم در سال 1335 سه ماه ادمه داشت با فوران روزی 125000 بشکه نفت، ارتفاع فوران 52 متر، مقایسه با نشت نفتی خلیج مکزیکو با خروج سه ماه 53000 بشکه در روز)


29. بالاترین آلودگی دی اکسید گوگرد در هوای شهری


30. قدیمی ترین منبع مصنوعی یا ساختگی آبی جهان با قدمت 2700 سال (قنات گناد آباد هنوز هم آب 40000 نفر را فراهم میکند)


31. بزرگترین مجموعه جواهرات در جهان (جواهرات شاهی ایران در موزه بانک مرکزی ایران بزرگترین گنجینه جوهرات جهانست)


32. کهن ترین امپراتوری جهان (هخامنشیان اولین ابرقدرت تاریخ بودند و در اوج قدرت بر 44% کل جمعیت جهان حکومت میکردند که این بالاترین درصد جمعیت تحت یک دولت در تاریخ هم هست)


33. بیشترین تعداد تلفات در جنگ شیمیایی (100000 کشته و 100000 زخمی در جنگ با صدام، ایران همچنین دومین رتبه تلفات تاریخ را بر اثر سلاح های کشتار دست جمعی بعد از ژاپن دارد)


34. بیشترین تعداد و تناسب مذهب شیعه در جهان (89% جمعیت ایران)


35. بالاترین رشد مصرف گاز طبیعی


36. بیشترین رشد تعداد خودروهای گازسوز


37. بیشترین عمل زیبایی انجام شده در جهان


38. بیشترین آمار طلاق در جهان


39. بزرگترین مصرف کننده دارو در جهان


40. بیشترین مصرف کننده محصولات ساخت چین


41. بزرگترین تجزیه تاریخ، در مدت ۱۹۶ سال گذشته ۳.۵ میلیون کیلومتر از خاک ایران تجزیه گردیده !

 



Power By: LoxBlog.Com